سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۳ مهر ۱۳۹۱ در ۸:۲۴ ب.ظ چاپ مطلب
تفاوت‌ها و شباهت‌های دو فیلم درباره مادران شهید/

سیمای مادران آسمانی در سینمای ایران

سیمای مادران آسمانی در سینمای ایران

دو فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» و «زخم شانه حوا» دو تصویر تامل برانگیز از تنهایی و غربت مادران شهید است.

دو فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» و «زخم شانه حوا» دو تصویر تامل برانگیز از تنهایی و غربت مادران شهید است.

سوره سینما: فیلم سینمایی «زخم شانه حوا» ساخته حسین قناعت محصول حوزه هنری اثری مهجور است، فیلمی در ستایش عشق مادرانه و انتظار. فیلم روایت تلاش مادری است که تصمیم می گیرد برای یافتن خبری از فرزند مفقود الاثرش به عراق سفر کند. موضوع فیلم تازه است و چنین تصویری از مادر شهید را در سینمای ایران ندیده ایم. قناعت که پیش از «زخم شانه حوا» در حوزه سینمای دفاع مقدس فیلمی نساخته در این فیلم می کوشد با فاصله گرفتن از نمایش مستقیم جنگ، درگیری و خشونت درامی انسانی درباره عشق، ایثار و محبت خلق کند. به همین دلیل حضور زنان در این فیلم پررنگ است.

زنی جوان (مینا ساداتی) که در آستانه ازدواج و پیوندی تازه هنوز انتظار مردی را می کشد که روزگاری جنگ آنها را از هم جدا کرده است، خبری کوچک از حسین (هادی دیباجی) باعث می شود که زن ترجیح بدهد برای یافتن نشانی او به منطقه مرزی برود. ننه حسین (آهو خردمند) هم که در ابتدای فیلم او را بر سر مزار پسرش می بینیم، مظهر ایمان و اعتقاد است، مادری که نبود و فقدان فرزندش را باور ندارد. شاید بازگشت حسین و سکانسی که پسر زیر چادر سیاه مادر کنار رود آرام می گیرد را بتوان نتیجه پاداش مادرانه زنی دانست که نشانه های مادی را نادیده می گیرد تا فرزندش را پیدا کند.

فیلم از داوری درباره شخصیت ها پرهیز می کند، هر چند مثلث حسین، مادر و زن جوان شخصیت هایی هستند که فیلم با آنها همدلی می کند، اما سکانسی مانند مواجهه مادر عراقی با ننه حسین تاکیدی است که فیلمساز بر این دارد که جنگ، پیامدهای منفی بسیار دارد که شامل مردم بیگناهی می شود که درگیر آن شده اند. وجه شباهت «زخم شانه حوا» و «بوسیدن روی ماه» ساخته همایون اسعدیان توجه به مادران شهید است.

در «بوسیدن روی ماه» با دو مادر شهید روبروییم که داغ هجرانی چند ساله را بر دل دارند، اما می کشوند زندگی کنند، در کنار خانواده باشند و درد دوری را تاب بیاورند، فیلم این دو زن را که همچون فرشته هایی معصوم به روزگار پرتنش امروز آمده اند، همراهی می کند تا تنهایی و اندوهشان را نشان بدهد.

جدا از تصویر متفاوتی که «بوسیدن روی ماه» از شهدا می دهد که باور پذیر و تاثیرگذار است، فیلم برشی از زندگی مادرانی است که قهرمانی و ایثارشان کمتر دیده شده است، آنها را کمتر کسی به یاد می آورد، قلب شکسته و اندوه همیشگی شان را کسی نمی بیند و همه از یاد برده اند که ایستادگی و شور صادقانه چنین مادرانی به تولد و بلوغ نسلی انجامید که از خاک ایران دفاع کرد. در «بوسیدن روی ماه» برای نخستین بار است که تنهایی و غربت مادران شهید به اندازه عظمت شهادت دیده می‌شود و تماشاگر مفهوم ایثار را از زاویه ای غیرکلیشه ای و تازه درک می کند.

«زخم شانه حوا» و «بوسیدن روی ماه» تصاویری به یادماندنی از مادران شهید در سینمای ایران هستند، هر دو فیلم ادای دین به زنانی هستند که فراموش شده‌اند، اما این فراموشی به این نینجامیده که ایثار و گذشت را که کیمیای امروز جامعه است، از یاد ببرند، ننه حسین همچون احترام‌سادات (شیرین یزدانبخش) بازهم ایثار می کند تا مادری دیگر به آرامش و یقین برسد، ارزش این محبت و فداکاری را چه کسی می‌تواند تعیین کند؟

علی رضایی