سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۷ فروردین ۱۳۹۰ در ۲:۴۷ ب.ظ چاپ مطلب
اختصاصی/ بررسی سریال های نوروزی (6)

در جست و جوی یک «راه در رو »، از بن بست این تکرارها

در جست و جوی یک «راه در رو »، از بن بست این تکرارها

سوره سینما: سعید آقاخانی و گروه نویسندگان و بازیگرانش باید با اندکی تنوع و جابجایی، خلاقیت خود را در برنامه های آینده اثبات کنند

سوره سینما: سعید آقاخانی و گروه نویسندگان و بازیگرانش باید با اندکی تنوع و جابجایی، خلاقیت خود را در برنامه های آینده اثبات کنند

در روابط اجتماعی و خانوادگی معمولی ما، اگر هر کسی یک کاری را ، یک بار به خوبی انجام دهد. همیشه سعی می کنیم آن وظیفه را به او بسپاریم . تا با کمترین خطرپذیری (ریسک ) مواجه باشیم. ما همیشه پول هایمان را به بانک هایی می سپاریم و یا سهام کارخانه هایی را می خریم، که سابقه چندین و چند ساله دارند و از سود آوری آنها اطمینان داریم . اما بیایید درباره هنر صحبت کنیم !

آیا در هنر هم همیشه حاضریم تا ذائقه مان را به دست افرادی بسپاریم که در سال هزار و سیصد و فلان ما را خندانده اند ؟ آیا التذاذ هنری هم مثل سود بانکی و سهام کارخانه ، همیشه حتی در سال های متوالی ، یکنواخت عمل می کند ؟! پاسخ این سوال بسیار ساده است . به طوریکه حتی عامه و اکثریت مردم نیز بر آن واقفند و عکس العمل های هوشمندانه ای به فیلم ها و سریال هایی که برایشان ساخته می شود ، نشان می دهند .

هنر سینما و تلویزیون ( به خصوص تلویزیون که با مخاطب عام تر ، ارتباط تنگاتنگ تری دارد ) ، عرصه تنوع و خطر کردن است . زیرا مردم چه از روی سرگرمی وچه از روی اهداف اندیشه ای ، مایلند تا آثار متنوع در زمینه های جدید ببینند . حال با همه این فرضیات اثبات شده ، شما تصور کنید ، که تکرار مضمون و ادا و اطوارهایی همیشگی در کادر آدم هایی تکراری ، چقدر نتیجه بخش خواهد بود ؟ این تکرار دقیقا اتفاقی بود ، که برای سریال «راه در رو » افتاد .

جرقه های اولیه این شخصیت ها ، در سال های گذشته زده شد و با استقبال بسیار خوبی از جانب مردم مواجه گردید . این شخصیت ها در دل مردم جای پیدا کردند و البته ، هر آنچه را داشتند در طبق اخلاص قرار داده و به نمایش گذاشتند . سفارش های متوالی به این افراد ، باعث شد که دیگر نه چیزی برای ارائه دادن داشته باشند و نه جاذبه ای برای بینندگان .

سعید آقاخانی ( که البته در کارگردانی بسیار موفق تر از بازیگری بود ) ، این بار در بن بستی گرفتار شد ، که حتی ته لهجه و طنز رفتاری – نمایشی مرجانه گلچین ، طنز فرمی و کلامی مهران غفوریان ، ناهنجاری های خارج از سن و سال احمد پورمخبر و حلیمه سعیدی ، چست و چابکی های یوسف تیموری و خیل عظیمی از کسانی که روزی کاری برای خنداندن مردم داشتند هم نتوانست وی را برهاند . این مقوله از دو حال خارج نیست . یکی اینکه ، سعید آقاخانی و گروه نویسندگان و بازیگرانش ، دیگر هیچ هنر پنهان مانده ای ندارند و کشتی خلاقیت آنها به ساحل نشسته ، که اگر در حقیقت این گونه است ، بهتر است تا میدان را به جوان تر ها بسپارند. حالت دوم این است که ، این مجموعه ، با اندکی تنوع و جابه جایی ، هنوز هم حرف های بسیاری برای گفتن دارند و راه نجات از این بن بست را می شناسند ، اما اضرار و سفارش دیر هنگام شبکه های تلویزیونی ، آنها را وادار به ساخت این مجموعه های بسازـپخش کن ، کرده است ؛ که در این صورت باید برای ادامه حیات هنری شان ، تکانی به خود داده و ادعای خویش را ، در برنامه های سال آینده اثبات کنند.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>