بازیگر فیلم سینمایی «یکی میخواد باهات حرف بزنه» با انتقاد از شرایط کلی سینما تأکید کرد بعد از گذشت ۱۰ ماه از دریافت سیمرغ هنوز نقش خوبی در سینما به او پیشنهاد نشده است.
سوره سینما – زینب عسکری: یکتا ناصر در یک دهه گذشته با وجود داشتن امکانات لازم برای پرکار بودن در سینما، با احتیاط جلو رفته و هر نقشی را نپذیرفته است. او در سیامین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «یکی میخواد باهات حرف بزنه» موفق به دریافت سیمرغ بلورین نقش مکمل شد. به مناسبت اکران این فیلم در سینماها و درباره دشواریهای گزینش نقش بعد از دریافت سیمرغ با وی صحبت کردیم.
خانم ناصر همکاری شما با منوچهر هادی در فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» چطور شکل گرفت و مواجهه اولیهتان با فیلمنامه و شخصیتی که بازی کردید چطور بود؟
یکتا ناصر: یک سال قبل از بازی در فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» یک تله فیلم با آقای هادی کار کرده بودم به نام «روستای مرزی». وقتی فیلمنامه «یکی میخواد باهات حرف بزنه» را به من دادند و آن را خواندم از فیلمنامه خوشم آمد و زمانی که حضور من در این فیلم قطعی شد تصمیم گرفتم سراغ این شخصیتها بروم. آنها را بشناسم و اگر قرار است نقش آنها را بازی کنم و باورپذیر ارائه دهم خودم در ابتدا آن شخصیت را باور کنم و اجرای درستی از آن داشته باشم.
بازخوردهایی که بعد از بازی این نقش از طرف منتقدان یا دیگر دوستانتان دیدید چطور بود؟
خیلیها برایشان تعجبانگیز و جالب بود که من این نقش را بازی کردم، خوشبختانه کلیت فیلم هم خوب از آب درآمده. وقتی یک فیلم خوب باشد همه اجزای آن به چشم میآید. نقش من هم مورد استقبال خیلیها قرار گرفت و دیده شد.
هنوز بعد از گذشت چند ماه از دریافت سیمرغ بلورین نقش مکمل در سیامین جشنواره فیلم فجر در هیچ فیلمی بازی نکردهاید. چرا؟ به خاطر حساسیتی که بعد از گرفتن سیمرغ برایتان به وجود آمده است؟
حساسیت که طبیعتا به وجود میآید ولی شرایط کلی سینما و دعواهایی که گریبانگیر سینماست روی کار همه اثر گذاشته است و طبیعتا روی کار من هم اثر گذاشت. بعد از جشنواره فجر سال گذشته پیشنهادهایی داشتم که هیچکدام حتی به پیشتولید نرسیدند. چند پیشنهاد دیگر هم در تلویزیون داشتم که آنها را نپذیرفتم. بعد از آن هنوز پیشنهادی که بتواند جذبم کند و دوستش داشته باشم نداشتهام. نقشی که جذاب باشد و با اشتیاق بخواهم برایش انرژی بگذارم.
همانطور که میدانید دانشکده علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی در تبلیغات فیلم مشارکت دارد و مخاطبان فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» را با اهدای عضو و کارت اهدای عضو آشنا میکند. نظرتان درباره این کنش فرهنگی و تبلیغاتی چیست؟
این حرکت دانشگاه شهید بهشتی یک حرکت در خدمت اهدای عضو است و تبلیغ برای فیلم نیست. خوشحالم که فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» توانست محرک چنین حرکتهایی باشد و مردم را بیش از پیش با اهدای عضو آشنا کند و عدهای را راغب کند کارت اهدای عضو دریافت کنند و توجه بسیاری را به این مقوله انسانی جلب کرد.
فکر میکنید استقبال مردم از این فیلم تا چه حد باشد؟ با مردم به تماشای فیلم رفتهاید؟
تا کنون بازخورد خوبی از مخاطبان دیدهام و همه فیلم را دوست داشتهاند. اندازه دوست داشتنها متفاوت بوده ولی نظرات، مثبت بوده است. اما متأسفانه شرایط اکران فیلم در سینمای ایران این روزها چندان مساعد نیست که به فیلم ضربه میزند و انتخاب فیلم برای مخاطب سخت شده است. آنطور که در بانی فیلم نوشته بود فیلم ما ۲۰ سینما داریم ولی برخی از این سینماها تک سانس است و ساعاتی هم که دیگر سینماها «یکی میخواد باهات حرف بزنه» را نمایش میدهند چینش درستی ندارد. مثلا در سینمایی که برای دیدن فیلم به آنجا رفته بودم یک سانس ۷شب بود و سانس بعدی ۱۰ شب. چنین چینشی فرصت را از تماشاگر میگیرد و فیلم، بیننده واقعیاش را از دست میدهد. به اعتقاد من شرایط اکران فیلم در حال حاضر به گونهای نیست که مخاطبان به راحتی و در یک چینش عادلانه فیلم را ببیند. به همین دلیل فیلمهای خوب ممکن است در چنین شرایطی از تمام ظرفیتهایش برای جذب مخاطب استفاده نکند.
دریافت سیمرغ برای شما میتواند به مثابه پاداشی باشد برای سالها صبر و حوصله در گزینش درست نقش. بعد از گرفتن سیمرغ، شرایط، برای هر بازیگری کمی سخت و حساس است. این شرایط برای شما تا به حال به چه شکل بوده است؟
بعد از سال ۷۹ که اولین فیلم سینمایی را بازی کردم تقریبا میانگین بازی در فلیمهای سینمایی برای من یک فیلم در سال و شاید حتی کمتر بوده است. سیمرغ مرا خیلی خوشحال کرد و پاداش سالها صبر و حوصله بود و باعث شد احساس کنم مسیر درستی را در پیش گرفته بودم. پاداش بزرگتر برای من همان اشتیاق و دیده شدن از طرف مردم و منتقدین بود. این جایزه باعث شد فکر کنم حق انتخاب بیشتری دارم و میتوانم با انرژی بیشتری مسیر را ادامه دهم. باعث شد همچنان برای گزینش درست، انگیزهام را حفظ کنم اما کم کم دارم خسته میشوم چون ۱۰ ماه از گرفتن سیمرغ میگذرد ولی از پیشنهاد خوب خبری نیست. امیدوارم سیمرغ و آن شور و اشتیاق بعد از گرفتن سیمرغ بتواند همچنان مصمم من را نگه دارد که نقشهای خوب را انتخاب کنم.
همکاری با آقای هادی به عنوان یک فیلمساز جوان چطور بود؟ قبل از ضبط تمرین داشتید؟ سلیقه شما با ایشان همخوانی داشت؟
خوشبختانه همه چیز در این فیلم حساب شده بود و درست پیش میرفت. هیچ سکانسی نبود که بدون اینکه راجع به آن حرف بزنیم ضبط کنیم. من معمولا با کارگردانانی که دغدغه فیلمسازی داشته باشند، تفکر سینمایی داشته باشند و برای فیلمشان وسواس و انرژی دارند کار میکنم و آقای هادی هم همه این ویژگیها را دارا بودند. هیچ چیز برای ایشان باری به هر جهت نیست. فکر دارند و با وسواس و انرژی کار را جلو میبرند.
اگر ایشان بخواهند سریال بسازند و به شما پیشنهاد بازی بدهند میپذیرید؟
بستگی به متن دارد. برای من بیش از هر چیز کاراکتر و فیلمنامه مهم است. بعد از ۱۶ سال کار، الان فکر میکنم شخصیتی که به من پیشنهاد میشود باید یک غنای مفهومی و یا اجرایی داشته باشد تا آن را بپذیرم. اگر شخصیت را دوست داشته باشم قطعا میپذیرم.






























میدان ولیعصر(عج)، خیابان شهیدان سازش، سازمان سینمایی سوره
۰۲۱۹۱۰۷۹۸۰۴
info@sourehcinema.ir