سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ در ۱۲:۳۱ ب.ظ چاپ مطلب
به انگیزه میلاد خجسته امام عصر(عج) ؛

سهم سینما در تبیین مفهوم مهدویت و انتظار

cinema-mahdaviat

ساخت فیلم با موضوع حساس مهدویت و انتظار همیشه با سختی‌ها، چالش‌ها و پیامدهای گوناگون و متضادی همراه است.

سوره سینما – یوسف علایی : موضوع مهدویت و انتظار یکی از مباحث و موضوعات مهم در تفکر بشری است که همواره، پیرامون فلسفه، مفهوم و جلوه های آن توسط متفکرین، اندیشمندان و نویسندگان داخلی و خارجی بحث و تحلیل می شود.

در این راستا، سینمای غرب و هالیوود در سال های اخیر با تمرکز ویژه ای با محوریت مضمون آخرالزمان دست به تولید آثار سینمایی و مجموعه های تلویزیونی زده است. کمپانی های فیلمسازی غربی دیرزمانی است که با نگاهی اومانیستی به این موضوع پرداخته و حتی، در سبد تولیدات سال های اخیرشان شاهد روند رو به تزاید این گونه آثار هستیم. این موضوع به دلایل مختلف در سینمای ما مورد بی توجهی قرار گرفته است.

ghadamgah

تردیدی نیست رفتن به طرف چنین موضوعات حساسی همیشه، با سختی ها، چالش ها و پیامدهای گوناگون و متضادی همراه است. بد نیستاشاره کنیم به ساخت فیلم های مذهبی و تاریخی در سینمای ما که با چه تبعات و زیان های همراه شده و می شوند. نمونه بارز این آثار فیلم سینمایی «رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش است.

پرداختن به این طیف از ایده ها، باورها و مظاهر دینی فقط متوجه جسارت سینماگران و هنرمندان نیست بلکه برای توجه و اهتمام به این ژانر اساسا، نیاز است سیاستگذاران فرهنگی و متولیان عرصه سینما و فرهنگ، جریان ها و نهادهای سرمایه گذار در امر ساخت فیلم در بخش دولتی و خصوصی و سپس، سینماگران و نویسندگان سینمایی با یکدیگر تعامل کنند. متاسفانه، به استثنای معدود آثاری که در دهه نخست انقلاب اسلامی و در تقابل با تفکر مارکسیستی و اندیشه های التقاطی جاری آن مقطع، با محوریت مفاهیم مستقیم مذهبی و دینی و اخلاقیات اسلامی ساخته شده است شواهد نشان می دهد که در کمتر آثاری شاهد بیان گوشه هایی از فرهنگ غنی انتظار و مفهوم بلند و متعالی آن هستیم.

از جمله آثار که در ژانر سینمای دینی تولید شده می توان به فیلم های «رنگ خدا»، «زیر نور ماه»، «قدمگاه» و «یک تکه نان» اشاره کرد که با محوریت خداوند، روحانیت، معصومین (ع) و عالم غیب ساخته شده و جزو فیلم های عرفانی و معناگرایی قلمداد می شوند که زمانی موج این آثار با فیلم تارکوفسکی در ایران رونق گرفته بود. همچنین، می توان به تعدادی از آثار توجه داشت که در بستر روایت های مذهبی تاریخی ساخته شده اند مانند: «مسافر ری»، «مریم مقدس»، «سفیر» و «محمد رسول‌الله(ص)» و … و در این عرصه دست تلویزیون پرتر است اگرچه آثار نازل تری را ارائه داده است.

khoda-nazdik-ast

اگرچه نمی توان به سادگی از کنار سختی های به تصویر کشیدن فرهنگ مهدوی و انتظار در قاب تصویر عبور کرد ولی، به یقین،  فقدان استراتژی در سیاست گذاری کلان سینمایی در دوره ها و دولت های مختلف و وانهادگی این بخش به جریانات به اصطلاح مستقل و شبه روشنفکری باعث شده است تا سبد سینمای ایران از حیث برخورداری از این نوع آثار و تولیدات خالی باشد.

البته، در این زمینه نمی توان نقش سلبی برخی شخصیت ها، نگاه ها و دیدگاه ها را نادیده گرفت. سینماگران برای اینکه با حجم گسترده هجمه های طیف های از جامعه مواجه نشوند ترجیح داده اند به سمت تولید این نوع آثار نروند و به اصطلاح نخواستند سری که درد نمی کند را دستمال ببندند.

واکنش ها و هجمه های تند و گسترده حتی، علیه فیلمسازان و هنرمندان شاخصی که امتحان شان را در تاریخ سینمای انقلاب پس داده اند فضایی از رعب و نگرانی را ایجاد کرده تا سینمایی ها ترجیح بدهند به سمت مضامین بی دردسر و بی حاشیه اجتماعی بروند و موقعیت و جایگاه اجتماعی و اقتصادی شان را دستخوش ریسک و خطر نسازند.

از دیگر سو، متاسفانه، بسترهای تشویق، سیاستگذاری، سرمایه گذاری و هدایت فکری و فرهنگی جامعه  هم در این زمینه ضعیف بوده است.

تهیه کنندگان و سرمایه گذاران دولتی و خصوصی نیز با توجه به گرایش و رویکرد اقتصادی حاکم بر جامعه و سرمایه محوری و پول سالاری آن و دغدغه کسب منافع و سود بیشتر بسوی سوژه ها و موضوعات سطحی در قالب های کلیشه ای و طنزها و ایده های تکراری اجتماعی رفته اند و اگرچه بعضا، رگه هایی از سینمای معناگرا به صورت جسته و گریخته بویژه، در فیلم های دفاع مقدس را شاهد بوده ایم به صورت جدی و جریان ساز در این حوزه حرکتی پایدار شکل نگرفته است. به قول جمال شورجه: در چنین آشفته بازار فرهنگی به نظر ساده انگاری است که از سینما انتظار پرداختن به مقولاتی در خصوص حضرت مهدی(ع)، و شناساندن آن حضرت و آماده نمودن زمینه های فکری جامعه در جهت پذیرش عصر ظهور را داشته باشیم.

mihman-darim

از زاویه دیگر درک این موضوع آسان نیست که سینما به عنوان عینی ترین نشانه و ماهیت تمدن غرب در قواره ایی ظاهر شود که خروجی آن درک و دریافت مفاهیم متعالی چون مهدویت و انتظار باشد.

با نگاهی گذرا پی خواهیم برد که در حدود چهار دهه فعالیت سینمای انقلاب فقط تعداد بسیار کمی از آثار به موضوع انتظار پرداخته شده اند. حتی، در حوزه سینمای کوتاه و مستند هم که قابلیت های بالاتر و آسان تری برای ورود به این موضوع بویژه در عرصه مستندهای پژوهشی می توانسته اند داشته باشند هم آثاری قابل ذکر به چش نمی آید.

فیلم‌های سینمایی «قدمگاه» و «میهمان داریم» به کارگردانی محمد مهدی عسگرپور، «سبز کوچک» به کارگردانی غلامرضا رمضانی، «خدا نزدیک است» به کارگردانی علی وزیریان و فیلم کوتاه «خدا می‌آید» به کارگردانی مجید مجیدی و … از جمله آثاری است که در سینمای ایران به موضوع انتظار پرداخته اند. برای موضوع و باور مهمی که گستره عظیمی از جامعه شیعی و حتی، غیرشیعی را در بر می گیرد این تعداد آثار نشانگر اوج  فقر و بی برنامگی سینمای ایران است.