برخی از ابتدای شکل گیری «هنر و تجربه»، آن را به فال نیک گرفته و محلی برای شکوفایی استعدادهای جوانان و خلق آثار بدیع سینمایی دانستند اما برخی دیگر این گروه را محلی برای رشد سینمای ضدمخاطب و ایزوله پنداشته و آن را آفتی برای سینما دانستند.
«بارکد» تا حد خوبی قانعمان میکند که کیایی راهش را انتخاب و مدل فیلمسازیاش را تعیین کرده است. حالا میتوانیم با خیال راحت ایرادهای فیلمش را بگیریم و امیدوار باشیم که در فیلم بعدی پیشرفت کند. بالاخره این هم یکی دیگر از عجایب این سینماست: اینکه آخرین فیلم کارنامه نزولی یک فیلمساز امیدوارکننده باشد!
در این مدت بسیاری از اتفاقات ناگوار عرصه فرهنگ و هنر، نزد مدیران دولتی این عرصه پاسخی جز عدم اطلاع و ناباوری را در بر نداشته است و شاید بیخبری بهترین راهحل ممکن برای دور ماندن از انبوه انتقادات هنرمندان و اهالی رسانه باشد!
بهروز افخمی با اشاره به کودتای رخ داده در ترکیه گفت: هم اکنون کودتایی در ترکیه اتفاق افتاده و این کودتا جدای از جنبههای سیاسی، از این جهت برای من جای نگرانی دارد که برخی از هنرمندان ما اخیرا برای حفاظت از امنیت شغلی خود به ترکیه رفتند اما امروز باید نگران امنیت جانی شان باشند!
براساس برخی از شنیدهها، مدیران سازمان سینمایی به جای پاسخگویی در قبال فیلم توقیفی کاهانی که نه فقط براساس نظر یک عضو بلکه براساس نظر قاطبه اعضای این شورا به دلیل مشکلات عدیده اخلاقی به هیچ وجه امکان نمایش در سینماها را ندارد و همچنین فیلمهای حاشیهدار دیگر، به دنبال حذف منتقدین رفتهاند.
به نظر می رسد سازمان سینمایی بیشتر از اینکه متعهد به وظایف قانونی اش باشد، درگیر پرداختن به مسائل حاشیه ای شده و به راحتی گاف هایی مانند فیلم های مانی حقیقی و عبدالرضاکاهانی از زیر دست آنها عبور می کند.
اشتباهات فاحش معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی باعث شد تا شاهد ورود مستقیم وزیر ارشاد به حوزه سینما و حاشیههای امروز باشیم.
حاشیهسازیهای کاهانی تبدیل به عادت شده است، حال باید دید وزارت ارشاد اینبار در قبال فیلم «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» چگونه عمل خواهد کرد.
روشنفکران ایرانی طوری از الگوگیری از سینمای آمریکا انتقاد میکنند که انگار سینمای ایران به یک مدل بومی مبتنی بر چارچوبهای ملی خود دست یافته است و حالا عدهای قصد تخریب این دستاورد ملی و تقلید از سینمایی مبتذل را دارند، در حالیکه سینمای فعلی ایران اساسا نمونهای دستچندم از سینمای اروپاست.
اگر خوشبین باشیم و موضعگیری های جنتی را از سر دغدغه هم بدانیم، نباید از تاثیر سخنانش بر فضای فرهنگی چشم بپوشیم. سخنانی که در این مدت همواره نتیجه عکس داده است. چنانچه در ماجرای «۵۰ کیلو آلبالو» هم پروژه توقف فیلم پس از افتادن آن از کف فروش تبدیل به بهانهای برای باجخواهی دوباره روشنفکران از مدیریت دولتی شد.
حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی از صدور پروانه نمایش برای فیلم سینمایی «فروشنده» خبر داد.
در ۹ طول ماه گذشته از آغاز «هفت» به سردبیری افخمی بارها روشنفکران از دست این برنامه فریاد زدند.
لزوما هر فیلمی نباید حتما شوخیهای جنسی نامتعارف داشته باشد و روابط زننده را وقیحانه به تصویر بکشد تا بتوان آن را مبتذل نامید. نادیده گرفتن قصه، و برگزار کردن همه روابط و به تصویر کشیدن همه جزئیات به سطحیترین شکل ممکن، اولین و بدیهیترین شکل ابتذال است.
نشست بررسی سینما روشنفکری به بهانه نمایش همزمان دو فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» و «اژدها وارد میشود» با حضور آرش فهیم؛ منتقد سینما و امیر ابیلی؛ منتقد سینما و سردبیر سایت سوره سینما به همت بسیج دانشجویی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
فیلمهای سینمایی «من سالوادور نیستم»، «۵۰ کیلو آلبالو» و «بادیگارد» به ترتیب سه فیلم پرفروش سینماهای حوزه هنری در دو ماه نخست سال ۹۵ هستند.