به گزارش سوره سینما، بعد از برگزاری آیین اختتامیه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر، حواشی مرتبط با عملکرد داوران این رویداد در کانون توجه و پیگیری رسانهها قرار گرفت. حالا کمال تبریزی بهعنوان یکی از چهرههای شاخص در هیأت داوران این رویداد در گفتوگویی صریح با خبرگزاری ایسنا به برخی از ابهامات پاسخ داده است.
برخی از مهمترین گفتههای این کارگردان سینمای ایران به شرح زیر است؛
– اگر فیلم «پیر پسر» در بخش مسابقه حضور داشت، تمام جوایز اصلی به این فیلم اهدا میشد پس وقتی موانعی باعث عدم حضور این فیلم در رقابت شده، شاید بحث از عدالت چندان معنایی نداشته باشد.
– فشار از بیرون به جشنواره و سازمان سینمایی باعث شد امکان پخش «قاتل و وحشی» فراهم نشود. امیدوارم با رایزنیهای بعدی بالاخره این فیلم نمایش داده شود و امید هم دارم که این اتفاق بیفتد. در این مسیر باید آییننامهها را تغییر دهیم تا در حوزه جشنواره فضا بازتر شود. تقاضای آقای نعمتالله (کارگردان) این بود که فقط در یک سئانس محدود فیلم «قاتل و وحشی» نمایش داده شود و واقعا نمایش آن بلااشکال بود اما بخاطر یکسری حرکتها این اتفاق نیفتاد و مانع ایجاد شد اما الان همه فکر میکنند که ای کاش فیلم را پخش کرده بودند چون هیچ اتفاقی نمیافتاد؛ همانطور که «پیر پسر» و «غریزه» را هم دیدیم و با وجود نگرانیهایی که برای اکران «پیر پسر» وجود داشت، خوشبختانه دیدیم که همه با هر نوع تفکری از فیلم تعریف کردند.
– من تجارب داوری زیادی در جشنوارههای داخلی و خارجی داشتم و به جرأت میگویم اولین بار بود با دبیری روبرو شدم که اصلاً در داوری دخالت نکرد و حضور افراد دیگر در جلسات بجز گاهی یکی دو نفر، بسیار محدود بود. آقای شاهسواری همان ابتدا گفتند که قصدی برای نظر دادن در رأی داورها ندارند اما اطلاعاتی را درباره بعضی فیلمها از مرحله انتخاب تا حاشیههای احتمالی در اختیار ما گذاشتند.
– درباره انتخاب بهرام رادان هم باید بگویم که روز اول به ما گفتند نامبرده فردا به جمع داوری ملحق میشود ولی فردای آن روز یک نامه از طرف ایشان در جلسه خوانده شد که گفته بود به داوری نمیرسد. خیلی هم تلاش کردیم جایگزینی برای او در نظر بگیریم ولی واقعیت این است که تا بخواهید رایزنی کنید و دل کسی را به دست بیاورید که جایگزین دیگری شود زمان زیادی میگذشت و نفر بعدی اصلاً نمیتوانست همه فیلمها را ببیند و با بقیه همراه شود، بنابراین از خیر آن گذشتیم.
– فیلمسازی مثل آقای حاتمیکیا ثابت کرده که کارگردان قدرتمندی است و میتواند سرانجام یک فیلم را به حد کمال خود برساند. معلوم است که اگر او فیلم های بعدی را بسازد همیشه نامزد میشود ولی جشنواره میتواند متعلق به نسل بعدی باشد که زبان و بیان تازه ای را در سینما آغاز کردهاند، مثل اکتای براهنی با «پیرپسر» یا فیلمهایی مثل «بچه مردم» و «شمال از جنوب غربی» که سازندگانشان تجربههای جدید را به کار گرفتهاند.
– جشنواره فیلم فجر باید جشنواره کشف استعداد برای سینمای ایران باشد گرچه همه از بزرگ و کوچک سودای سیمرغ دارند و تلاش میکنند که جایزه بگیرند. بازیگرانی مثل شهاب حسینی بازی درجه یکی دارند و هنرشان در داخل و خارج ایران دیده شده است، در توانمندی مریلا زارعی و دیگران شکی نیست. گاهی فکر میکنم یک انجمن درجه یکهای سینما داشته باشیم که شامل هنرمندان بلامنازع سینما باشد و از این پس آثار آنان در جشنواره قضاوت نشوند و میدان فجر اختصاصا به جوانترها سپرده شود.
– قضاوت ما برخلاف برخی اظهارنظرها بر این مبنا نبود که برای احترام به یک فیلمساز، جایزه بهترین فیلم را به او بدهیم و بقیه جوایز را به فیلمهای دیگر. فیلمی که جایزه بهترین تهیه کننده را گرفت (زیبا صدایم کن) واقعا از نظر هیئت داوری بهترین بود. ما بر اساس نامزدها جایزه دادیم و آنهایی که در میان نامزدها نبودند اصلاً امتیاز نگرفتند.
– به نظرم کاری که فریبا نادری در فیلم «شوهر ستاره» انجام داده، استثنایی بود. من اصلاً ایشان را نمیشناختم و فقط شنیدم که در چند سریال بازی کردهاند ولی فیلم با کاری که او در ایفای نقش کرده، پیش میرفت. جذابیت فیلم هم همین نقش است و اینکه چقدر فیلمنامه آن در مدلی که برای این شخصیت نگاشته شده، خوب بود.
– در توانمندی شهاب حسینی که هیچ شکی وجود ندارد و بارها این توانایی به اثبات رسیده است. بازی امین حیایی در «غریزه» و «زیبا صدایم کن» درجه یک بوداما در کنار این دو، مصطفی زمانی تا به حال در این قامت دیده نشده بود. او همان کاری را در فیلم «شمال از جنوب غربی» کرد که فریبا نادری در «شوهر ستاره» انجام داد. زمانی درک درستی از نقش داشت و جایزه بخاطر تلاشی که کرده بود به او تعلق گرفت.
– من نه اهل قهر هستم و نه دعوا، اما اصل ماجرا بخاطر یک ترس و نگرانی بود و اگر بخواهم راحت بگویم، واقعیت این است که برای من حسی به وجود آمد که انگار جلسات هیأت داوری شُنود میشوند و امکان درز اطلاعات وجود دارد. این حس باعث شد اعلام نامزدها برای احتیاط، زودتر اعلام نشود که برای فیلمهای روز آخر هم بهتر بود. بعد از آن ما شرایطی را ایجاد کردیم که در رأیگیری برای تعیین نامزدها خیلی متکی به صدا نباشیم و بیشتر با ایما و اشاره کار را پیش بردیم. من نگران شدم که نکند آراء، نظرات و بحثهای ما مخفی نماند. من هیچ جلسهای را ترک نکردم ولی نگرانی خودم را مطرح کردم و جالب بود که همان هم به شکل دعوا به بیرون درز کرد، البته اعتراض من باعث شد سختگیری بیشتر و ورود افراد به جلسه داوری محدودتر شود. در جشنوارههای مهم دنیا ، داورها را قرنطینه میکنند تا همه چیز محرمانه بماند. ما هم در جلسه نهایی تلفنهای همراه را بیرون گذاشتیم!
– متاسفانه آنقدر فیلمهای کمدی سال های اخیر بیآبرو شدهاند و خودشان حیثیت خودشان را به باد دادهاند که دیگر از طرف مردم هم تمایلی به دیدن فیلمهای کمدی در جشنواره دیده نمیشود، طوری که وقتی بحث فیلم کمدی میشود این تصور به وجود میآید که با اثری فاقد ارزشهای هنری و صرفا برای سرگرمی مواجهیم. البته رضا عطاران در فیلم «صددام» به نظر من بسیار بینقص بازی کرده در حالی که یک کمدی دیگر از حضور بازیگرش آسیب دیده بود. با این حال کمدیها آنقدر دم دستی شدهاند که دیگر نمیتوانند مخاطب را جذب ویژگی های واجد ارزش کنند و حتی در آراء مردمی هم رتبهای کسب نمیکنند!