سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۳ فروردین ۱۳۹۳ در ۹:۰۲ ق.ظ چاپ مطلب

عروسک قرمز کلاه دهه ۶۰ رنگ می‌بازد؟! / ستاره‌هایی که سینما در انتظار آنهاست

kolah-ghermezi

در سال‌های اخیر با حضور عروسک‌های جدید کلاه قرمزی و پسرخاله حضوری کمرنگ در برنامه تلویزیونی دارند.

 در سال‌های اخیر با حضور عروسک‌های جدید کلاه قرمزی و پسرخاله حضوری کمرنگ در برنامه تلویزیونی دارند.

سوره سینما – میثم محمدی: وقتی به این فکر می کنم که اگر کلاه قرمزی یک شخصیت زنده و جاندار بود و پا به سینما و تلویزیون می گذاشت ، حالا پس از حضور بیش از بیست ساله اش در این عرصه چه حس و حالی داشت وقتی می دید که هر ساله شخصیت های جذاب جدیدتری در کنار او حضور می یابند و به شدت در دل مردم جا باز می کنند و جایگاه او را به خطر می اندازند . شکی نیست زمانی که این عروسک بانمک و دوست داشتنی به دنیای هنر آمد و به تلویزیون و روی پرده سینماها رفت ، بی چون و چرا تبدیل به یک سوپر استار تمام عیار شد که رقیبانش به گرد پای او هم نمی رسیدند.

این در حالی بود که در دهه ۶۰ ما به کرات با عروسک های ماندگاری مواجه بودیم و نمی توان کلاه قرمزی را قهرمانی در یک صحنه خالی قلمداد کرد ، بلکه کمی قبل تر از او عروسک های محبوبی چون «مخمل» و «مادر بزرگ» ، «هاپو کومار» و موش های پرهیاهوی «شهر موش ها» از «خپل» گرفته تا «نارنجی» و «خوابالو» در کنار خانواده «هادی و هدی» و کاراگاه های خنگ «چاق و لاغر»  بدون واسطه عرض اندام کرده بودند ، یعنی فارغ از حضور خاله‌ها و دایی‌ها و عموها ی امروزی برنامه های کودک که بیشتر بدنبال نمایش خود هستند تا عروسک های عمدتا بی خاصیت و خنثی که در جدال مداوم با این عناصر انسانی هستند ، اما «کلاه قرمزی» با رویکردی نو و زبانی تازه به همراه طراحی و گفتار درست و شیرین خود و همچنین حضور بجای ایرج طهماسب در نقش «آقای مجری»  توانست خوش بدرخشد . شخصیتی که در خدمت عروسک های مجموعه است و دور از هر اضافه گویی و رفتارهای غلط اجازه مانور به شخصیت ها را می دهد که این را می توان از نقاط قوت نوشتاری این مجموعه دانست.

از سویی هم نباید فراموش کرد که شخصیت مکمل کلاه قرمزی ، یعنی پسرخاله هم طرفداران بسیاری داشت که به دلیل جذابیت های چهره و زبان و لحن منحصر به فردش خود را تثبیت کرد ، اما حالا وقتی غیبت او و حضور کمرنگش را در مجموعه نوروزی کلاه قرمزی می بینیم ، دلمان می گیرد که آیا پسر خاله گزیده کار شده و یا اینکه دوران بازنشستگی او فرا رسیده است . با تمام این تفاسیر ما باز هم شاهد این هستیم که هر ساله شخصیت های این مجموعه تحت عنوان مجموعه «کلاه قرمزی» در تلویزیون ظاهر می شوند ، اما بیش از کلاه قرمزی تکه کلام ها و نوع صحبت و چهره هایشان مورد استقبال واقع می شود.

شخصیت‌هایی همچون «فامیل دور» ،«ببعی» ،«جیگر» و «پسر عمه زا» که در درخشش ، مدام گوی سبقت را از یکدیگر می ربایند و در هر قسمت یکی از آنها به ستاره ای دوست داشتنی بدل می شود و همین ها باعث می شود که آرام آرام کلاه قرمزی در میان معدود طرفداران دهه شصتی خود بماند و کمتر به چشم بیاید ، چون طبیعی است که نسل فعلی که هیچ خاطره و تجربه ای از دوران درخشان این عروسک قرمز کلاه ندارد ، بیشتر مجذوب دیگر عروسک های این مجموعه می شود . هر چند که تعدد حضور شخصیت‌ها نیز در این امر اثر گذار است و شاید در بلند مدت یک ریسک و خطر برای حذف برخی از آنها تلقی شود . اما دیگر نکته ای که درباره این مجموعه عروسکی باید به آن بپردازم مخاطب هدفی است که به تماشای آن می نشیند و برنامه سازان به آنها توجه دارند.

در یک آمار شفاهی و بازخوردی که از اطرافیان و رسانه ها دریافت می شود ، کلاه قرمزی را نمی توان یک برنامه مختص به کودکان دانست و چه بسا که چربش تماشاچیان بزرگسال به این مجموعه بیش از بزرگسالان است که یکی از دلایل این امر را می توان در تداوم موفقیت «کلاه قرمزی» از دهه ۷۰ تا به امروز دانست که با یک راهبرد اصولی و حضور به موقع از تکرار پرهیز کرده و مخاطبان رده سنی کودک خود را از آن دهه با خود همراه کرده تا امروز آنها را در هیبت تماشاچیان بزرگسالی که با فرزندان خود به تماشای این مجموعه می نشینند ، ببیند . اتفاقی که برای بسیاری از عروسک های محبوب آن دهه نیفتاد و در خاطره های دور ماندند و گرد فراموشی بر روی آنها نشست .

امر دیگری که «کلاه قرمزی» را برای مخاطب آن دوره محسوس و ملموس کرد حضور او روی پرده سینما و قرار گرفتن در قالب یک داستان شهری و خروج از استودیو بود که در اصل محدودیت های آنجا را از بین برد و از یک ارتباط کلامی صرف با آقای مجری خارج شد و کنش‌های اجتماعی او در قالب فیلمی سینمایی ریشه های محبوبیت او را مستحکم تر کرد . حالا با این تجربه و نگاه به استعدادهایی که در زمینه عروسک سازی و صداپیشگی از دیروز تا امروز وجود دارد و نمود عینی آن را در مجموعه کلاه قرمزی می بینیم ، در اصل می توان بعنوان یک الگو برای سینمای کودک به آن نگریست  و با یک فیلمنامه جذاب و اصولی و بهره گیری از همین شخصیت‌های جذاب شاهد تجربه درخشان دیگری از ایرج طهماسب و حمید جبلی و همکارانش در سینمای کودک بود و با این ستاره‌های عروسکی کودکان را به سالن های سینما کشید تا آنها هم در دوران کودکی خود خاطراتی را با خود به همراه داشته باشند.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>