سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۸ دی ۱۳۹۵ در ۲:۰۷ ب.ظ چاپ مطلب

«جمشید؛ طلوع»؛ روایتی مصور از شاهنامه رونمایی شد

jamshid-toloo

عصر دوشنبه ۲۷ دی ماه، مراسم رونمایی از رمان مصور «جمشید؛ طلوع» با حضور هنرمندان حوزه انیمیشن و گرافیک و عوامل اثر در شهرکتاب فرشته برگزار شد.

به گزارش سوره سینما یه نقل از روابط عمومی شهرکتاب فرشته، «جمشید؛ طلوع » نخستین رمان مصور استودیو هورخش است که داستان آغازین روزهای پادشاهی جمشید شاه را روایت می­کند و در حقیقت پیش­درآمدی­ست بر انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» ساخته اشکان رهگذر. این داستان با برداشتی آزاد از شاهنامه به روایت شروع دوران پادشاهی این پادشاه اسطوره­ای می­پردازد. گفتنی است ویراستِ متن این رمان مصور به قلم محمد چرمشیر است. هم­چنین فائزه سپهرصادقیان، به عنوان سرپرست تصویرگران در کنار شیوا گل­محمدی و داود دیبا تصویرگری این گرافیک نوبل را به انجام رسانده­اند.

این مراسم که هنرمندانی چون کریستف رضاعی، استاد مهین جواهریان، علیرضا گلپایگانی، هرمز حقیقی، سعید ترخانی، هدی اثنی­عشری و امید حق شناس میهمان آن بودند با صحبت­های مهرداد تویسرکانی؛ از مترجمان حوزه کودکان و نوجوان و ادبیات ژانری آغاز شد. تویسرکانی که خود تجربه بسیاری در زمینه پژوهش و ترجمه آثار علمی ـ تخیلی دارد، گرافیک نوبل «جمشید؛ طلوع » را اثری دانست که به عنوان کاری در حوزه کمیک از تماشایش لذت می­برد: «به راستی بعد از مدت­های مدید کمیک خوبی دیدم که از تماشایش واقعا لذت بردم و مهم­تر از همه اینکه کمیکی صد در صد فارسی است. بار اولی نیست که کتابی در این حوزه منتشر می­شود اما اطمینان دارم اثری به این درستی و تمیزی برای نخستین بار است که در تاریخ نشر ایران اتفاق می­افتد و لین به نوبه خود جای تقدیر و تبریک دارد.»

وی ادامه داد: «قریب به ده سال پیش در میزگردی در خصوص کمیک و گرافیک نوبل، یکی از اساتید سرشناس و نام­آشنای ادبیات کودک و نوجوان، بیان داشت که کمیک نگاه سطحی دارد و کودکی که با کمیک، کتاب خواندن را آغاز کند، سطحی خوان می­شود و  سطحی خوان باقی خواهد ماند. من آن لحظه آنقدر دلخور بودم که فراموش کردم بگویم که شخص خود من در کودکی اثر جاودانه «مکبث» را با کمیک شناختم و  در همان حال و هوای کودکی شکسپیر را بسیار دوست داشتم چون فکر می­کردم او یک کمیک­کار است. به اعتقاد من کمیک نه تنها سطحی نیست  بلکه کاری بسیار ریشه­دار و عمقی است و به مثابه یک رسانه خارق­العاده طی صد و پانزده سال گذشته بسیار رشد کرده است.»

تویسرکانی در ادامه کمی از تاریخچه شکل­گیری کمیک گفت: «اگر بخواهیم ریشه کمیک را بررسی کنیم به کتاب­های مصور عصر قرون وسطی می­رسیم. اما کمیک واقعی اواخر قرن نوزدهم و در عصر ویکتوریایی انگلستان و با  یک مجله هفتگی آغاز شد. این مجله در واقع یک فکاهی و طنز اجتماعی بود و در حقیقت، اساس شکل­گیری مجلات فکاهی دیگر در آینده شد. از همان جا بود که مردم به این اکه تصویر و نوشته را در کنار هم و به قصد خنده ببینند، عادت کردند. گذار این هنر چندی به آمریکا رسید و در ابتدای قرن بیستم، صنعت چاپ در آمریکا به یک باره جهشی پیدا کرد؛ آنقدر که در ۱۹۰۶، چاپ چهار رنگ روزنامه­ای به استاندارد قابل قبولی رسیده بود. این امر سبب شد تا دو تا از روزنامه­های مطرح آن زمان ایالات متحده یعنی؛ «شیکاگو هرالد تریبیون» و  «نیویورک هرالد» سراغ کار مصور بیاییند. بدین ترتیب «نیویورک هرالد» وینزر مک­کی (بنیانگذار انیمیشن سینمایی) و  «شیکاگو هرالد تریبیون»، لیونل فاینینگر را  برای این کار دعوت کردند.  در واقع این دو تصویرگر، ساختار صحیح کمیک را بازنعریف کردند. آنها نقاشی ها را  در مستطیل­هایی روی یک نوار قرار دادند که به نوارها استریپ می­گفتند و به همین جهت بود که بسیاری در ایران به اشتباه این هنر را کمیک استریپ می­شناسند. به هر طریق این مسیر چنان خوشایند مردم واقع شد که با روندی رو به رشد ادامه یافت. در سال ۱۹۷۶ «ویل ایسنر» از نامداران عرصه کمیک آمریکا، کتابی چاپ کرد با نام «قراردادی با خدا» که شامل چهار داستان کوتاه رئالیستی و کاملا خالی از المان­های فانتزی را تألیف کرد و روی جلد به این کتاب عنوان رمان گرافیک داد و در واقع به نوعی مبتکر این عنوان شد. در این میان کمپانی «Marvel WorldWide» وارد این حوزه شدکه قهرمانان خیلی فانتزی مثل مرد عنکبوتی، مرد آهنی و … را معرفی کرد که در عین حالی که کارهای خارق­العاه انجام می­دادند اما در شهرهای واقعی و با دغدغه­های روزمره و معمول زندگی می­کردند. اساسا تصور اینکه آثار کمیک صرفا برای کودکان است، تصور نادرستی است چرا که دست کم تصویرسازی­های آثار کمیک و گرافیک نوبل در نوع خود آثار هنری شاخصی هستند که باید در تاریخ هنر مورد بررسی قرار گیرند. به هر حال کمیک صرفا یک کتاب نیست بلکه یک شیء هنری است و من شخصا با برخی از کمیک­ها با وساس یک مجموعه­دار هنری برخورد می­کنم، و بسیار خرسندم که می­توانم این کتاب را در زمره اینگونه کتاب­ها قرار دهم.

در ادامه مراسم اشکان رهگذر؛ نویسنده «جمشید؛ طلوع ۱» ضمن تشکر از حضور اساتید و هنرمندان حوزه کمیک و گرافیک نوبل سخنانی در باره نخستین کتاب از این مجموعه مصور بیان داشت: «همه چییز از آنجایی آغاز شد که من در پی سفری که به پاریس داشتم با مقوله گرافیک نوبل آشنا شدم. من در کتابفروشی در این شهر با قفسه­ای رو به رو شدم که به شدت نظرم را جلب کرد و با دنیایی متفاوت از کمیک استریپ­هایی که تا آن زمان دیده بودم آشنا شدم. این اتفاق هنگامی بود که با همکارانم مشغول کار بر روی پروژه «آخرین داستان» بودیم؛ انیمیشنی سینمایی که قریب به هفت سال است که درگیر آن هستیم. اینگونه بود که تصمیم گرفتیم به داستانی بپردازیم که در عین حالی که به نوعی به داستان این انیمیشن مرتبط بود فضایی مستقل داشت؛ داستان جمشید که در واقع قصه انیمیشن «آخرین داستان» دقیقا از پایان دوران پادشاهی این شاه اسطوره­ای آغاز می­شود.  باید بگویم که برای این کار به واقع زحمت زیادی کشیده شده است؛ از موسیقی گرفته تا تصویرگری­ها و کارهای گرافیکی. این رمان در سه چرخه نوشته شده است؛ چرخه­ای که در روند ساخت انیمیشن «آخرین داستان»به آن رسیدیم.  در هر چرخه چند جلد رمان را خواهیم داشت. چرخه اول با عنوان «جمشید طلوع» نوشته شده که به تشکیل حکومت و قدرت­گیری جمشید شاه اشاره دارد که البته با برداشتی آزاد از  روایت شاهنامه به نگارش درآمده است. در واقع از متون زیادی برای پرداختن به این داستان استفاده شده؛ تاریخ پیشدادیان، وندیداد، اوستا و … با این وصف داستان صرفا بر اساس شاهنامه نیست و از روایت­های کتب کهن دیگر نیز بهره بردیم. شاهنامه فردوسی، باارزش­ترین، زیباترین و مفصل­ترین بخش از تاریخ اساطیری ماست، اما متون کهن دیگری نیز در این میان وجود دارد. در چرخه دوم با عنوان «جمشید؛ غروب» که به زودی منتشر خواهد شد، روایت انحطاط پادشاهی جمشید است و پایان این داستان در واقع با ابتدای قصه انیمیشن «آخرین داستان» پیوند می­خورد. چرخه سوم نیز مجموعه­ای چهار جلدی است متکی به انیمیشن «آخرین داستان» که اسرار بسیاری را فاش خواهد کرد.»

اشکان رهگذر پس پایان صحبت­هایش ضمن تشکر از استاد محمد چرمشیر، فعالیت­ها و تلاش­های چندین ساله هنرمندان استودیو هورخش برای تولید اثری با کیفیتی استاندراد و مطلوب و همچنین تلاش­های فائزه سپهرصادقیان که تصویرگری این اثر را عهده­دار بود، از  قطعه آوایی این اثر صحبت نمود که گروه موسیقی رام ساخت آن را عهده­دار بوده است.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>