اگر آذرنگ به نسخه تئاتری دل نمیبست و برای ارائه سینما زحمت بیشتری میکشید، بیتردید با توجه به درکش از دوربین و لنزها با اثری ماندنی مواجه میشدیم.
آبادان در «روزی روزگاری آبادان»، بهغیراز نمایی دور از پالایشگاه و کمی لهجه پر ایراد آبادانی، نه نشانی از بهمنشیر دارد و نه لنجی بر آب روان. و نه پابوسی بر قدمگاه دارد و نه زیارتی در صحن سیدعباس نشان میدهد و نه طوفانی بر دل اروند به راه انداخته است.
«ابلق» همانگونه که از نامش برمیآید یک عنوان بسیار هوشمندانه برای یک داستان باردار زنانه است که بناست دو داستان را در دل هم روایت کند؛ درست مانند زن بارداری که دو نفر را در یک قاب انسانی قرار میدهد.
فیلم نه احساسات برمیانگیزاند نه به معرفت جمعی ما چیزی اضافه میکند ولی شاید عدهای را برای چند لحظه در سینما بخنداند؛ خندهای که پایانش مرگ است.
«مصلحت» نمیگوید وضعیت عدالت امروز در قوه قضاییه ما این است. بلکه «مصلحت» میگوید «باید چنین باشد» و این «باید» تمامی سخن است.
«یدو» فیلمی گرم و قصهگو بر بستر دفاع مقدس و حصر شهر آبادان است که سیر مهاجرت اجباری یک خانواده جنوبی را با جزئیاتی حساب شده به تصویر میکشد.
ارکان نظام، اصولی است که بر پایه آن استوارشده که یکی از آنها عدالت است؛ آنچه در فیلم «مصلحت» بهدرستی بیان میشود.
سینما اما قربانگاه بازیگران تئاتر است. بازیگران تئاتر بهواسطه فعالیت زندهشان روی صحنه بدل به مواد حاضر و آمادهای شدهاند برای کارگردانان سینما.
جعفری میتواند بهسرعت بدرخشد و جایگاه بزرگی در سینما بیابد بهشرط آنکه پایش در بازی با دوربین نلغزد، به سوژه نزدیک شود و از آن نترسد، شخصیت بسازد و تکنیک را جایگزین روایت نکند.
سیدمحمد حسینی در مطلبی که در شماره پنجم نشریه «نقدنوشت» منتشر شد، درباره دو فیلم «تیتی» و «گیجگاه» نقدی به رشته تحریر درآورد.
«یدو» از مقدمهچینی، ایجاد ضرورت، غرق شدن در خردهداستانهای ناکارآمد رنج میبرد. بازیهای خوب بازیگران با شوخیهایی که خارج از دهان شخصیتهاست و از بیرون به درون متن آمده بیثمر میشود.
میلاد دخانچی در مطلبی که در شماره پنجم نشریه «نقدنوشت» منتشر شد، درباره سه فیلم «یدو»، «تیتی» و «گیجگاه» نقدی به رشته تحریر درآورد.
بیتردید نیت فیلمساز ساختن فیلمی قهرمانی با محوریت نوجوانی بوده است، اما به دلیل طراحی غلط آدمها و انگیزههایشان و البته اجرای خامدستانه همهچیز، نیت خوب و ارزشمند عینیت پیدا نمیکند.
دارابی به سراغ نمایشی کردن مقوله عدالت در بستر زمانی دهه شصت رفته است. این ریسکپذیری وقتی حساستر میشود که میدانیم بازسازی اوایل انقلاب، آنهم التهابات و کشمکشهای سیاسی کف خیابان در این دوره، پوست موز زیر پای فیلمساز است.
کار مهم و اصلی فیلم «مصلحت» این است که از تصویر عمومیشده نظام جمهوری اسلامی «آشناییزدایی» میکند.