سوره سینما: در سالی که گذشت تعداد قابل توجهی کتاب در زمینههای گوناگون در حوزه سینما به چاپ رسید. از این میان سهم زیادی به کتب ترجمه شده اختصاص داشته و شمار کتابهای تالیفی کم بود
با توجه به وجود افراد شاخص و حرفهای در زمینه تحلیل و تالیف کتب سینمایی این سوال مطرح می شود که چه باعث شده است تا این افراد کارآزموده دست از قلم کشیده و اجاره دهند تا آثار نویسندگان خارجی خوراک مطالعه برای نسل جدید و مخاطبان مشتاق به سینما شوند.
جواد طوسی منتقد سینما در این رابطه به سوره سینما گفت: رونق بازار نشر در حوزههای مختلف از جمله عرصه فرهنگ و هنر تابع شرایط فرهنگی یک جامعه است. اگر بپذیریم که با سیر نزولی از نظر تیراژ کتب در زمینههای تخصصی مختلف مواجه هستیم باید عامل یا عوامل اصلی آسیب شناسی ایجاد وضعیت بغرنج را متوجه بحران حاکم در فضای فرهنگی جامعه نمود.
او افزود: قدر مسلم، شرایط اقتصادی و بنیه مالی و انگیزه در خواننده میتواند در تشریح دقیق و کارشناسانه این وضعیت نقش موثر اولیه داشته باشد. اگر بخواهیم خودمان را محدود و مقید به حوزه کتب سینمایی کنیم، باید به این نکته اذعان داشته باشیم که گستردگی انتشار کتب تالیفی مستلزم خوراک مناسب در جهت انتخاب منطبق با رخدادهای معاصر عرصه فرهنگ و هنر است.
طوسی در ادامه گفت: در شرایطی که در فضای داخلی حاکم بر سینمای ایران و چرخه تولید شاهد رشد کیفی و دستیابی که تنوع مضمونی و ساختاری و استانداردهای حرفهای سینما نیستیم و تکرار کلیشهها و تعمیم نگاه سخیف و سهلپسندانه بخش قابل توجهی از تولیدات سالانه سینمایی را شامل میشود، نویسنده و پژوهشگر و صاحب نگاه تالیفی چگونه میتواند با انگیزه وشور و شوق از پیش تعیین شده به نقطه انتخاب مطلوب خود برسد؟
به ویژه این نکته مهم را نباید نادیده گرفت که پرداختن به مباحث تالیفی در شرایط نامساعد کنونی بدون یارانه فرهنگی و پیش قدم شدن سازمانها و مراکزی همچون فرهنگستان هنر، موزه سینما، بنیاد سینمایی فارابی، مرکز پژوهشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگی هنر شهرداری، حوزه فرهنگی هنری و … نمیتواند شکل عملی و اجرایی پیدا کند.
او تصریح کرد: ممکن است این سوال مطرح شود که در حوزه نشر کتاب میتوان در این زمینه از ناشرین معتبر غیر دولتی کمک گرفت، ولی مرور کتب منتشر شده از سوی ناشرین شناخته شده در طول این سالها نشان میدهد که به دلایل گوناگون از جمله افت چشمگیر مخاطب اینگونه کتب، تمایل چندانی برای سرمایهگذاری در جهت نشر اینگونه آثار تالیفی در این طیف (ناشرین بخش خصوصی) به جز چند ناشر معتبر و پر کار از جمله نشر ثالث، چشمه و قطره وجود ندارد.
از سوی دیگر صاحب آثار تالیفی در حوزه سینما باید از منابع کافی به سهولت که به سهولت قابل دسترسی باشد برخوردار بوده تا بتواند با مرور مقاطع حساس تاریخ معاصر سینما و رخدادهای تاثیرگذار آن در مقاطع گوناگون، به نقطه انتخاب مطلوب خود (منطبق با نگاهی دقیق و جامعه شناسانه) دست یابد.
او در ادامه در رابطه با فزونی کتابهای ترجمه شده در حوزه سینما گفت: این واقعیت را نیز باید در نظر داشت که رشد کمی در آثار ترجمهای در شرایطی که فاقد اصول و مبانی تخصصی در این حوزه باشد، نباید ما را ذوقزده کند. متاسفانه عدم اشراف شماری از این مترجمین به ساحت سینما و موضوع یا مباحث انتخابی خود باعث اغتشاش ذهنی و سردرگمی خواننده میشود. روی همین اصل، لزوما باید نظارت جدی در این مورد صورت پذیرد تا مترجمین سینمایی مبتنی بر دغدغهمندی و عشق ذاتی خود به زبان سینما و تسلط و توانایی لازم به جنبههای تخصصی این مدیوم و برداشت صحیح از واژههای متداول در آن، جذب این عرصه شوند و در مرحله صدور پروانه انتشار نظارت تخصصی از این جهات صورت پذیرد.
او در پایان گفت: مطالب یاد شده نباید این سوء تفاهم را ایجاد کند که ما در زمینه انتشار آثار تالیفی و نیز ترجمه با تعداد محدود از افراد صاحب نظر و اهل فن مواجه هستیم. به عکس نگاهی اجمالی به کتب منتشر شده سینمایی اعم از تالیف و ترجمه در طول سالهای پیش و بعد از انقلاب نشان میدهد که افراد صاحب نظر و آشنا به این مقوله که عاشقانه با سینما محشور شدهاند کم نبوده و نیستند ولی نکته اصلی و غم انگیز، سیر صعودی انفعال و بی انگیزگی در آنها است که متاسفانه این واقعیت تلخ در سالهای اخیر تشدید یافته است.
مباحثی چون چگونگی تثبیت مدیریت ۱۰ ساله سینمایی در دهه ۶۰ و وجوه مثبت و منفی آن، سینمای جنگ و دفاع مقدس به عنوان مهمترین ژانر سینمایی بعد از انقلاب، جایگزین شدن بخش دولتی به جای بخش خصوصی و مخدوش شدن تشخص حرفهای بخش خصوصی در سالهای اخیر، عمل جریان ساز شدن فیلمسازان نسل دوم و … موانع پیش روی فیلمسازان مستعد و خوش فکر و پرانرژی نسل سوم و تداوم سوءتفاهم تاریخی نسبت به « سینمای اجتماعی» میتواند از جنبههای مختلف خوراک و مضامین مناسب برای آثار تالیفی این دوران باشد.
رضا درستکار نویسنده و منتقد سینما در رابطه با وضعیت کتابهای سینمایی در ایران به خبرنگار سوره سینما گفت: به طور کلی وضعیت کتاب و کتابخوانی در ایران خوب نیست. دو علت مهم برای این امر وجود دارد: اولا وضعیت تراکم رسانهها ( رسانههای زیادی وارد مدار زندگی مردم شده است و به ویژه حضور رسانه های دیداری توجه مردم را از رسانههای نوشتاری کم کرده است)، ثانیا از قدیم مردم ما چندان کتاب خوان نبودند.
او در ادامه گفت: با توجه به دو نکته ای که در بالا ذکر کردم وقتی وارد حوزه تخصصی تر می شویم مشکلات و مسائل مربوط به آن حوزه دو چندان می شوند. به هر حال شعاع مخاطبان کتب سینمایی شعاع محدودتری است ولی با توجه به اینکه اساسا پدیده سینما پدیدهای مورد درخواست و مورد تقاضای مردم است به نظر می رسد که نیاز به کتاب سینمایی هم باید بیشتر دربین مردم احساس شود. به علاوه سینما به دلایل متعدد مورد توجه آحاد جامعه، مسئولان، مدیران و … است. در این جا این سوال مطرح میشود که با این احوال چرا وضع کتابهای سینمایی اینقدر بد است؟
او در ادامه گفت: در زمینه سینما دولت درحوزه نشر کتاب و حوزههای دیگر علاقه ای به چاپ و نشر ندارد.
به علاوه آن چه که از همه نگاهها پنهان میماند این است که کتاب خم رنگرزی نیست که همین طور بجوشد. ما در این حوزه نیازمند اندیشمند و متفکر هستیم. کسی که روی سینما تمرکز داشته و در حوزه های مختلف آن مسلط باشد. تعداد این افراد بسیار کم است به گونهای که ما رسما در حوزه سینما با قحط الرجال مواجه هستیم.
او افزود: من به عنوان یک نویسنده به دلایل دشواری های متعددی که در این راه برایم وجود دارد، نوشتن در عرصه سینما را رها کرده و به حوزه عملیاتی سینما ( مانند کارگردانی) رفته ام در حالی که علاقه شخصی خودم نویسندگی در این حوزه است.
امیر فرض اللهی مولف کتاب « آسیب شناسی سینمای کودک و نوجوان» که به تازگی مجوز چاپ کتاب جدیدش را دریافت کرده است، وضعیت کتابهای سینمایی را چندان خوب نمی داند. او در این رابطه به سوره سینما اظهار کرد: اوضاع کتابهای سینمایی ما چندان خوب نیست. تالیف وجود ندارد و بیشتر ترجمه و یا کتاب سازی است.
او افزود: موضوعات زیادی در سینما وجود دارد که همکاران ما میتوانند آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. متاسفانه بیشتر کتابهای سینمایی ما گردآوری و تدوین مطالب است. تالیف بسیار کم است و افراد محدودی هستند که با کتب تحلیلی خودشان سینما را به سوی مطلوب هدایت میکنند.
فرض اللهی درباره فزونی کتب ترجمه شده نسبت به تالیفات سینمایی در ایران گفت: یکی از علتهایی که سبب شده است ترجمه کتابهای سینمایی بیشتر از تالیف باشد این است که برخی مدیران نشر احساس میکنند که کتاب های خارجی مخاطب بیشتری خواهند داشت. به علاوه حق التالیف کتاب بسیار کم است. مگر این که به مولف سفارش تالیف کتاب راجع به موضوع خاصی، از سوی یک مرکز فرهنگی داده شود.
او هم چنین درباره وضعیت کتاب جدیدش خاطرنشان ساخت: درباره «سینمای نوین ایران» یک سری شائبههایی وجود داشت که با گفت و گویی که با وزیر ارشاد داشتم برطرف شد و مجوز کتاب صادر شد. در حال حاضر مراحل اجرایی آن در حال سپری شدن است و طرح جلد حاضر شده. زمان دقیق انتشار کتاب را نمی دانم اما قطعا در نمایشگاه کتاب سال آینده این کتاب در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
احمد میراحسان نویسنده کتاب « پدیدار و معنا در سینمای ایران» درباره وضعیت کتب سینمایی در ایران تصریح کرد: وضعیت کتابهای سینمایی درایران بسیار بد است. من نمی خواهم خیلی منفی باف باشم اما برایتان یک مثال میآورد. مهمترین ماجرا در ایران جنگ است و این ژانر در طول سالیان متمادی توانسته است به عنوان یک ژانر مستقل رشد خود را داشته باشد بااین حال حتی خود دولت خیلی احساس نیاز در رابطه با پرداختن به این ژانر سینمایی ندارد در حالی که در همه جای دنیا کتابهای زیادی در رابطه با سینمای جنگ و فیلمهای جنگی تالیف شده است.
او افزود: البته کتابهای زیادی در عرصه سینما به چاپ رسیده است اما اینها بسیار پراکنده و بدون نقشه و فاقد یک نگاه منسجم بودهاند.
«احمد طالبینژاد» منتقد سینما نیز، چندی پیش در مراسم رونمایی از کتاب «فیلمسازی، اصول و شیوههای عمل» در مورد ادبیات سینمایی، گفته بود: نکته جالب در مورد ادبیات سینمایی این است که وقتی سینما وجود نداشته باشد، این ادبیات رشد میکند. البته قبل از انقلاب حجم ادبیات سینمایی کم بود اما در دهه ۶۰ که سینما در برزخ بودن و نبودن قرار داشت، ادبیات سینمایی بسیار به کمک جوانان مشتاق رسید و اکنون به جایی رسیدهایم که حجم کتاب سینمایی بسیار زیاد شده… البته این نوعی پارادوکس است که در سینمایی که اساساً از بنیاد میانهای با دانش نداشته، ادبیات سینمایی رونق بگیرد!
وی تصریح کرد: در تاریخ سینمای ایران میبینیم هر وقت قبل از پیروزی انقلاب فیلمسازان تحصیل کرده میخواستند به سینما وارد شوند، مجبور بودند به فیلمفارسی تن در دهند، چون آن سینما به تفکر احتیاجی نداشت و همین مسئله باعث این شد که حجم کتب سینمایی کم شود چون تشنگی برای آموختن احساس نمیشد. البته این جریان تا به امروز دچار یک دگردیسی شده و امروز سینمای ما تشنه آموختن است. حجم فیلمسازانی که وارد سینما میشوند از گذشته خیلی بیشتر است و این موضوع نیاز به آموختن را افزایش میدهد. قطعاً سینما را از روی کتاب نمیتوان آموخت بلکه باید آن را با تجربه عملی یاد گرفت.
طالبینژاد در ادامه تصریح کرد: بهرغم تنگناهای موجود، نقشی که ادبیات سینمایی در سینمای بعد از انقلاب داشته، برتر از آن است که در بسیاری از کشورها بوده و رشد سینما در دهههای ۷۰ و ۸۰ مدیون ادبیات سینمایی قوی دهه ۶۰ است که بسیاری از فیلمسازان را در کشور ما به پدیده تبدیل کرد.
وی ادامه داد: سینمای جدید ایران قطعاً به کمک ادبیات سینمایی امروز خود، تحول جدیدی خواهد داشت. سینمای ما فیلمساز باسوادی میخواهد که اهل خواندن باشد. البته با وجود آشفتگیهای بسیار زیاد بازار کتاب، خوشحالکننده است که یک کتاب سینمایی حتی با توجه به این مسئله که مخاطبان اصلی آن دانشجویاناند، منتشر شده است.