سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۸ اسفند ۱۳۸۸ در ۹:۲۱ ب.ظ چاپ مطلب
سلسله يادداشت هاي كوتاه «منوچهر اكبرلو» درباره فيلم هاي بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر / (5)

«زم هریر»، اخراجی های صفر!؟

«زم هرير»، اخراجي هاي صفر!؟

سوره سینما: جواب عصبیت تماشاگران «زم هریر» را باید کسانی بدهند که پیدا و پنهان از «اخراجی ها» حمایت های مادی و معنوی و جایزه ای و رسانه ای و زبانی و عملی کردند. این هم می شود ثمره اش. و باش تا صبح دولتش بدمد!

سوره سینما: جواب عصبیت تماشاگران «زم هریر» را باید کسانی بدهند که پیدا و پنهان از «اخراجی ها» حمایت های مادی و معنوی و جایزه ای و رسانه ای و زبانی و عملی کردند. این هم می شود ثمره اش. و باش تا صبح دولتش بدمد!

«زم هریر»، اخراجی های ۳ است. شوخی است که می گویند اخراجی های ۳ هنوز ساخته نشده است. ساخته شده و چند سر و گردن هم در ابتذال، از دو شماره قبلی پیش افتاده است. به دیگر سخن اگر تتمه ای از شرافت و حماسه و ادب و باور دفاع مقدس در «اخراجی ها» بر جای مانده بود، این یکی تیر خلاص زده است و گویا فلسفه ساخت اخراجی های ۳ را از بین برده است. چه تصور وحشتناکی است که نسل جوان و بعدی ها بخواهند آدم های جنگ را با دیدن امثال این فیلم ها بشناسند.

نگارنده افسوس می خورد از طعنه هایی که به فیلم های دفاع مقدسی دهه ۶۰ و ۷۰ می زده است. از کلیشه ای خواندن قهرمان بازی های حاجی ها و سیدهای آن فیلم ها. از گله کردن از ظاهر صد بار تکرار شده قهرمان های آن فیلم ها شرمنده ام؛ منی که دانیال عبادی را در جبهه می بینم تا در هر تغییر صحنه تأکید کرد که مانکن است. اعتراف می کنم که اشتباه کردم از این که سال ها نوشتم چرا شیرزنان جبهه، همه مثل هم، همه بی احساس و همه غیرقابل باورند. حالا وجدانم عذاب می دهد که بفرما و بیا و به جای آنها حاج مریم را ببین.

چقدر اشتباه کردم که در یک پژوهش تحلیلی نوشتم که جنس ۹۵ درصد شوخی های فیلم های جنگی مثل هم است. چه اشتباهی کردم که حالا شوخی های تلخ «زم هریر» را می بینم. اشتباه کردم که سال گذشته درباره فیلم «دل شکسته» با روئین تن گفتگو کردم و از تلاشش برای پرمخاطب کردن یک موضوع مذهبی تشکر کردم. از این کارم سرشکسته ام. ببخشید! سال ها نوشتم که مقدس کردن جنگ، اجازه ایجاد درام را نمی دهد. ما به آدم های خاکستری نیاز داریم تا درام شکل بگیرد. آدم هایی با خصوصیات انسانی. با همه ضعف ها و قوت های احتمالی.

از فیلمسازان آن فیلم ها پوزش می خواهم. نمی دانستم که «زم هریر» را خواهم دید که هر چه ابتذال و بلاهت و ریا و خطا و روان پریشی است؛ یک جا در آدم های یک فیلم جمع کرده است.

در پایان به سبک مجریان تلویزیونی لازم است از همه مدیران محترم نهادها و بنیادها و معاونت ها و ریاست های حمایت کننده و هدایت کننده سینمای دفاع مقدس تشکر کنیم که این سینما را از «هور در آتش» و «مهاجر» به «اخراجی ها» و «زم هریر»ها کشانده اند. خسته نباشند!