محمدعلی طالبی توجه به سینمای خانوادگی جذاب برای همه نسلها را دغدغه بسیاری از فیلمسازان کودک دانست
پایگاه خبری ـ تحلیلی سوره سینما، در بخش دوم و پایانی نشست نقد و بررسی وضعیت سینمای کودک در سالهای اخیر که با حضور ابراهیم فروزش، محمدعلی طالبی و غلامرضا رمضانی در سایت سوره سینما برگزار شد، این کارگردانها درباره مشکلات توزیع این آثار و بی علاقگی تلویزیون برای نمایش این فیلمها صحبت کردند.
به نظر می رسد حتی متولیان سینمای کودک هم برای اکران این فیلم ها انگیزه ندارند.
رمضانی: من می خواهم در این باره صریح صحبت کنم، به نظر می رسد موضوع خانواده و کودک برای بعضی از مدیران سینمایی ما جدی نیست، در اولویت کاری آنها نیست که برای پرورش روحی و فکری خانواده ها قدمی بردارند.
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که خانواده در آن نقش مهم و موثری دارد، پس مخاطب فیلم خانوادگی همیشه وجود دارد، اما اراده برای حمایت از این سینما ضعیف است.
به نظر شما اگر اراده ای وجود داشت فضای سینمای کودک و خانواده چطور بود؟
رمضانی: در این سال ها کمتر فیلم خوب خانوادگی وجود داشته که همه اعضای یک خانواده در کنار هم آن را تماشا کنند و از دیدنش شرمنده نشوند، از سویی دیگر بهترین فیلم های سینمای کودک مدتی است در وضعیتی مبهم به سر می برد و راهی به اکران ندارد.
مدیریت فرهنگی و سینمایی می توانست در این مدت همه این فیلم ها را ببیند، آنهایی که مناسب تر است انتخاب کند، در چند سالن تهران اکران با بلیت نیم بها اکران کند بدون این که به دنبال سود اقتصادی باشد، فرهنگ فیلم دیدن باید در جامعه تقویت شود.
سینمادارها تمایلی برای اکران فیلم کودک ندارند، چون نمایش این فیلم ها برایشان سوددهی ندارد.
رمضانی: پنج فیلم سینمایی سال ۹۰ برای کودکان ساخته شده که دو میلیارد تومان هزینه داشته است. اما قدرت ریسک وجود ندارد که این فیلم ها را در چند سالن اکران و در این زمینه فرهنگ سازی کنند.
می توانیم با اکران این فیلم ها در گروه سینمایی و حمایت از اکران آنها، پس از مدتی خانواده ها را برای فیلم دیدن تربیت کنیم. لازم نیست همه فیلم ها در اولین اکران فروش بالایی داشته باشند، مگر از تولیدات سینمایی چند فیلم پرفروش داریم، اما در مورد سینمای بزرگسال این حساسیت ها وجود ندارد. سینمادار به نفع شخصی خود فکر می کند اما آن نهادی که دو میلیارد تومان هزینه کرده و فیلم ساخته، حاضر به فراهم کردن شرایط برای اکران این آثار نیست، در این بخش سرمایه گذاری صورت نمی گیرد.
ابراهیم فروزش: تائید و حمایت از سینمای کودک که به نوعی در مجموعه سینمای خانواده جای میگیرد، این قدر مشکل نیست. یکی از دوستان، فیلمش را در هفت سالن اکران کرد، در یک روز او فقط ۱۱ نمایش داشت، یعنی حتی در هر هفت سالن دو نمایش نداشت، در این شرایط و فضا انتظار از یک فیلم چیست؟ تهیه کننده خصوصی که به دنبال سرمایه شخصی است و برای چنین اکرانی فیلم تولید نمی کند، تهیه کننده دولتی هم به آمار و ارقام استناد می کند که با توجه به فروش فیلم ها و فضای موجود، تولید و نمایش فیلم کودک توجیه اقتصادی ندارند، من تجربه نمایش فیلم هایم در جشنواره های مختلف خارجی را دارم، همین فیلم هایی که در ایران امکان دیده شدن به دست نمی آورند در جشنواره های خارجی و با مخاطب غیرایرانی که زبان و فرهنگ ما را نمی شناسد با اقبال مواجه می شوند. جایزه های تخصصی و مردمی را می گیرند، پس این فیلم ها با مخاطب ارتباط برقرار می کنند ، اما در ایران شرایط دیده شدن این آثار وجود ندارد.
همان قدر که به پرورش جسمی کودکان فکر میکنیم باید به روح و روان و فرهنگ سازی آنها فکر کنیم. یک کارگردان سینمای کودک که امکان اکران فیلم هایش هم وجود ندارد، چقدر امکان مالی دارد که فیلم تولید کند؟ چقدر قدرت دارد که بر آشفته بازار اکران چیره شود؟
بلیت نیم بها، استفاده از امکانات نهادهای مختلف و … بسیج عمومی برای احیای سینمای کودک و خانواده نیاز است و بحث بدون برنامه اجرایی حاصلی ندارد. سال ۹۰ بنیاد سینمایی فارابی و آموزش و پرورش یک تفاهم نامه امضا کردند، که ۴۸ سینما در سراسر کشور اختصاص به فیلم کودک داشته باشند. در اصفهان هم این اتفاق افتاد که یک سالن به سینمای کودک اختصاص پیدا کرد. این حرکت ها در استمرار و طولانی مدت معنا پیدا می کند و نتیجه می دهد.
مخاطب باید این آثار را بشناسد و بداند این فیلمها کجا اکران می شود. به نظر من هنوز امید هست، قابلیت وجود دارد و با اعتقاد و برنامه ریزی میشود بازهم به احیای این سینما توجه کرد.
سینمای خانواده تعریف مشخص دارد؟ عناصر و شخصیتهای آن طبق قاعده ای تقسیم بندی میشوند؟ در سال های اخیر و با غیبت زن ها از سینمای ایران، در فیلمهای خانوادگی کمتر شخصیت اثرگذار زن دیدهایم.
فروزش: در فیلم خانواده حتما شخصیت زن نباید حضور داشته باشد، ممکن است در یک فیلم، همه شخصیت ها مرد باشند اما جان مایه اثر درباره خانواده است. در همه قصه ها زن ها حضور دارند، گاهی سایه وار و گاه نقش های مهمتری بازی می کنند.
طالبی: در جشنواره برلین بخشی بود به نام «جنریشن» یعنی نسلها، فیلم هایی در این بخش روی پرده می رود که پدر، مادر و فرزندان در کنار هم این آثار را میبینند.
بعضی فیلم ها مخاطب خاص دارد، بعضی فیلم ها را نسلهای مختلف در کنار هم می توانند تماشا کنند، سینمای اسپیلبرگ و چاپلین این گونه است، فیلم هایی برای همه نسلها.
کیومرث پوراحمد با مجموعه «قصههای مجید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی در سینما و تلویزیون کشور موج تازه ای به راه انداخت و توانست مخاطب بسیاری در میان بچه ها و خانواده هاشان پیدا کند. باید پرسید چرا آقای پوراحمد و فیلمسازانی شبیه ایشان مدت ها است فیلمی برای بچه ها و نوجوانان نساختهاند. این مشکل شامل حال بعضی فیلمسازان مستقل شده است، همه ما شرایط سختی را سپری میکنیم. «شهر موشها» فیلم خانواده است و من همین جا اعلام آمادگی می کنم که می توانم بخش دوم آن را بسازم، اما ما از نظر مالی در مضیقه هستیم. باید حمایت ها شامل حال فیلمسازان مستقل هم بشود.
سینمای ایران قابلیت رقابت با سینمای جهان در حوزه فیلم کودک و خانواده را دارد؟
طالبی: بله، ما تعداد زیادی فیلمساز بااستعداد داریم که از کمبود امکانات رنج میبرند، مشکل سینمای ما اندیشه و قصه پردازی نیست، حمایت مالی و امکانات است که متاسفانه این امکانات گاهی در اختیار گروهها و افرادی می شود که در زمینه سینمای کودک و نوجوان سوابق خوبی نداشتهاند. فیلم سینمایی «هوگو» به کارگردانی مارتین اسکورسیسی فیلم خوبی است، آیا سینمای ما نمیتواند در این زمینه ها فیلم های موفقی بسازد؟
رمضانی: فیلمی که ارزش های حاکم بر یک خانواده را پاس می دارد، ظرایفی را که در روابط انسانی و خانوادگی وجود دارد به تصویر میکشد، فیلم خانواده است.
می شود مناسبات دو کودک را در یک فیلم دید، اما در شکل کلی فضای خانواده را حس کرد. ما سینماگران مظلومی هستیم. سال ها است درباره سینمای کودک صحبت می کنیم، مصاحبه، میزگرد و … اما واقعا در این مدت چه تغییری اتفاق افتاده است؟ فیلم سینمایی «همبازی» چند سال در صف اکران مانده، پیشنهاد میشود فیلم را در پنج سالن در هر روز یک سانس نشان بدهیم، من مخالفت می کنم، این فیلم سوزی است، نه نمایش فیلم.
طالبی: تلویزیون هم فیلم های کودک را نمی خرد، «تو آزادی» اکران محدودی داشت، اما تلویزیون هم تمایلی برای نمایش آن ندارد. حتی فیلم «علفزار» که تهیه کننده آن تلویزیون است برای بچه ها در تلویزیون به نمایش در نمی آید. معلوم نیست این بی انگیزگی برای چیست؟
حتی فیلم کودک راه به شبکه خانگی ندارد؟
طالبی: جالب است، ضعیف ترین فیلم ها در شبکه نمایش خانگی عرضه میشوند اما بهترین آثار سینمای کودک در این فضا هم فرصت دیده شدن ندارند.
رمضانی: مشکل مدیریت سینما این است که به دنبال فیلمی نیستیم که روی فرهنگ مردم تاثیر گذار باشد، ۴۰ درصد سینماهای تهران متعلق به حوزه هنری است، بخشی متعلق به شهرداری، فارابی و بقیه آموزش و پرورش. سهم سینماداری خصوصی کم است. نهادها نمیتوانند سهمی به سینمای کودک اختصاص بدهند؟ این معضل یعنی اراده ای برای این کار وجود ندارد.
فروزش: در تلویزیون در برنامه ای ، درباره سینما و شرایط آن صحبت میشد و گفته شد فیلمنامه ای ساخته می شود که پخش کننده تمایل داشته باشد. ببینید که چه شبکه ای دارد برای اکران برنامه ریزی می کند و نقش پخش کننده چقدر قوی است.
با توجه به فضای موجود و صحبتهایی که داشتیم، امیدی به برون رفت از بحران هست؟
فروزش: طی سال های مختلف همه این راهکارها گفته شده و این بیماری تولید، توزیع و نمایش مطرح شده. وظیفه من این است که فیلم درست بسازم، اما تهیه کننده خصوصی و دولتی هر کدام نظر خود را اعمال می کند و این اعمال نظرها روی کیفیت کار من موثر است. من می توانم عواملی مانند قصه خوب، بازیگر مناسب، امکانات و… را به عنوان ارکان سینمای کودک معرفی کنم، امکانات ما بدوی است.
من فکر میکنم نمی توانم مثل اسپیلبرگ فیلم بسازم، ما نیاز به انقلاب تکنولوژیک داریم تا گام هایی همسو با سینمای کودک جهان برداریم.
ما بادست خالی می توانیم به فیلمسازان مهم جهان طعنه بزنیم. در جشنواره های خارجی بدرخشیم، اما این در بعد تکنیکی نیست، در بعد قصه و خلاقیت های فردی است.
رمضانی: چند سال پیش من با یک صاحب سالن سینمای تهران صحبت کردم، سینمایی که مخاطب بالایی نداشت، این سالن را می شد با ماهی ۱۰ میلیون تومان اجاره کرد. می خواستم این سینما را اجاره کنم و هفت فیلمم را که اکران نشده روی پرده ببرم. اما نشد! نهادهایی مثل حوزه هنری، آموزش و پرورش، شهرداری و فارابی یک سالن به سینمای کودک اختصاص بدهند، بدون این که چشمداشتی به فروش داشته باشند، پس از مدتی خواهند دید که مردم دوباره با سینمای کودک آشتی خواهند کرد. فقط صبر، حمایت، تبلیغات و ممارست لازم است.