سوره سینما: اکران فرهنگی از جمله طرحهایی بود که از ابتدای امر با موضعگیریها و علامت سوال های مختلفی روبه رو شد. با گذشت حدود چند ماه از اجرای این طرح، مدیران اجرایی و بسیاری از سینماگرانی که فیلمشان در این مدت مشمول طرح اکران فرهنگی قرار گرفت، واکنش های متفاوتی در قبال آن از خود نشان دادند. مسائلی که بررسی آنها، شاید این طرح را در رسیدن به سر منزل مقصود یاری کند
حدود سال ۸۶ بود که زمزمه های اجرای طرح اکران فرهنگی بر سر زبانها افتاد. آن زمان گفته میشد برخی از فیلمهای فرهنگی و هنری که در سینما قدرت جذب مخاطب را ندارند و سینمادارها هم تمایلی نسبت به آنها نشان نمی دهند، در قالب یک جشنواره ۲۵۰ روزه از ابتدای تابستان تا پایان سال ۸۶ اکران خواهند شد اما این طرح به دلایلی به اجرا درنیامد تا سرانجام در ۲۹ مهر ماه سال جاری این طرح با عنوان طرح اکران فیلمهای فرهنگی، از سوی شورای صنفی نمایش به اجرا درآمد.
با اعلام رسمی رئیس شورای صنفی نمایش اولین دور اکران فیلمهای فرهنگی (نگاهی دیگر) با نمایش فیلمهای صداها (فرزاد مؤتمن)،استشهادی برای خدا (علیرضا امینی)،حیران (شالیزه عارف پور) و خانه روشن (وحید موسائیان) آغاز شد. قرار بر این بود تا بر اساس این طرح در قالب دو گروه سینمایی فرهنگی،هر بار چهار فیلم به صورت اکران چرخشی به نمایش درآیند.
با توجه به ناشناخته بودن ابعاد این حرکت در سینما و بعید و تازه بودن این طرح، موضع گیریها در آغاز اجرای آن چندان شدید نبود . هرچند بسیاری از کارگردانان مطرح سینما حتی از عنوان این طرح نیز راضی نبودند و می گفتند مگر فیلم کم مخاطب، الزاماً اثری هنری و فرهنگی است و فیلم پرفروش، اثری تجاری و غیر فرهنگی؟ از سوی دیگر سنگ محک مشخصی برای تمییز دادن فیلم فرهنگی از غیر فرهنگی وجود ندارد مگر سلیقه مسئولان! جمعی از تهیه کنندگان سینما نیز بسیار موافق این طرح بوده و از آن به شدت استقبال کردند. آنها معتقد بودند که این طرح می تواند کورسوی امیدی باشد برای انبوه تهیه کنندگان و کارگردانانی که مدتها فیلمهایشان در آرشیوها و انبارها خاک خورده است.
با این وجود سرانجام بالاخره پس از گذشت چندی و با مشاهده وضعیت تبلیغات، جذب مخاطب و در نهایت فروش این فیلمها، صدای فریاد تهیه کنندهها و کارگردانان برخی از این آثار بلند شد که این طرح جفا در حق فیلمهای با کیفیت است.
برخیها نیز معتقدند این طرح اکران نادرست فیلمهای فرهنگی است. چرا که این فیلمها اساسا با نگاهی ارزشی و فرهنگی ساخته می شوند اما بی توجهی در دیده شدن اکران و این فیلمها حرکتی کاملا ضد فرهنگ است.
اکنون در آستانه سال جدید ادامه این طرح به همین صورت برای جمعی از سینماگران به شکل معضل درآمده است.
فرزاد موتمن از کارگردانانی بود که در ابتدا نسبت به این طرح خوشبین بود اما پس از اکران « صداها» در گروه فیلمها ی فرهنگی به اعتراض روی آورد و گفت : دربارهی اکران «صداها» احساسم این بود که این فیلم اصلا اکران نشده است و در کل فکر نمیکنم که این نوع اکران راه حل مناسب و درستی باشد.
انسیه شاهحسینی کارگردان فیلم سینمایی « پنالتی» درباره طرح اکران فرهنگی اینگونه ابراز نظر می کند: مطرح کردن عنوان فرهنگی و غیر فرهنگی به سینماگران یک فحش محکمه پسند است که متاسفانه جرم نام نمیگیرد.
من همیشه به مسئولان نیز گفتهام که تا زمانی که به وضعیت پخش فیلمهای سینمایی سروسامان داده نشود هیچ کار دیگری از پیش نمیرود.
او ادامه داد: وقتی کارگردانی فیلم ارزشی میسازد به او می گویند فیلم شما فرهنگی است یعنی باید به انباری برود. هر چقدر هم که یک سینماگر زحمت بکشد و فیلم خوب تولید کند وقتی فیلمش داخل انبار میرود چه فایده دارد؟
اگر مسئولان به وضعیت پخش سروسامان ندهند هر کار دیگری مثل آب در هاون کوبیدن است.
پرویز شیخ طادی که فیلم « سینه سرخ» او در قالب طرح اکران فرهنگی به روی پرده سینماها رفت، درباره این طرح می گوید: طرح اکران فرهنگی دروغی بزرگ و نوعی حق السکوت است. حق السکوتی که به افرادی که فریاد می کشند داده می شود. در واقع این طرح نوعی خفه کردن نرم آدمها است. دوستان قصد دارند که به آرامی این صداها را خفه کنند. آگاهانه یا ناآگاهانه این مطلب را هم نمی دانم. زمانی فکر می کردم که این اتفاق به صورت ناآگاهانه روی می دهد؛ اما اکنون باید برروی این موضوع فکر کنم.
به اعتقاد محمد درمنش کارگردان فیلم سینمایی « ماهوش»، اکران فیلمهای فرهنگی مانند بسیار دیگر از قوانین ظاهر خوبی دارند اما زمانی که اجرایی می شوند با ابهامات و اشکالات زیادی مواجه هستند.
او افزود: در اکران فیلمهای فرهنگی عمده مسئله ما قانون نیست بلکه اتفاقاتی است که فرا از قانون می افتد. در پوسته ظاهری دفاتر پخش از قوانین تبعیت میکنند اما گاهی فعالیتهایشان قانونی نیست.
در سینمای ما قدرتهای مطلق پخش فیلم هستند که حرف اول را میزنند.
او در ادامه گفت: برای این پخش کنندهها منفعت خودشان مهم است و بازیگران یک فیلم، ساختار آن و قصه اهمیتی ندارند. اگر پخش کنندهای در تولید یک فیلم سهیم باشد یا مستقیما خود تولید کننده آن فیلم باشد و یا با تهیه کننده و کارگردان آن فیلم بده بستان داشته باشد پخش به درستی صورت می گیرد و آن فیلم موفق می شود. به فیلمسازی که در این سه گروه قرار نگیرد له می شود.
کارگردان « معبد جان» در ادامه گفت: حتی این افراد در سینماها و مراکز فرهنگی که ساخته شهرداری یا ارشاد هستند نفوذ کرده و طی قراردادی که با این مراکز میبندند این مکانها نیز در سلطه شان قرار میگیرند. بنابراین عده ای از سینماداران با این مراکز پخش و برخی تهیه کنندهها تبدیل به مجموعهای شدهاند که هوای هم را دارند. گاهی سینماداران در جهت منافع پخش کننده به جای فیلمی که در نوبت اکران است فیلم دلخواه خودشان را نمایش میدهند. به این ترتیب کسانی که می خواهند فیلمشان اکران موفقی داشته باشد از زمانی که می خواهند فیلم را جلوی دوربین ببرند تا زمان جذب سرمایه و … به دنبال سرمایه گذارانی هستند که با مافیای پخش رابطه خوبی داشته باشد.
البته همه سینماگرانی که فیلمشان در این طرح اکران شده، نگاهی منفی و حاکی از ناخرسندی به این طرح ندارند و عده ای هم این طرح را راه علاجی برای بهبود وضیعت اکران فیلم های فرهنگی می دانند.
علیرضا امینی کارگردان فیلم سینمایی « استشهادی برای خدا» نگاه مثبتی به طرح اکران فرهنگی دارد. امینی معتقد است: من فکر میکنم این طرح شروعی است که اگر ادامه پیدا کند و نقاط ضعفش شناسایی و برطرف شود طرح خوبی خواهد بود.
او درمورد نقاط ضعف این طرح گفت: اگر تعداد سینماهایی که فیلم فرهنگی را اکران میکنند بیشتر شود و از طرفی سانسهای این نوع فیلمها نیز افزایش یابد، بسیار خوب خواهد بود. البته درصورتی که زمانهای مرده را به اکران این فیلمها اختصاص ندهند.
علیرضا امینی پیش از این نیز گفته بود: همیشه لازم است که عدهای قربانی شوند تا یک قضیه جا بیفتد. تا یک سال پیش هیچ یک از فیلمهای فرهنگی اکران نمیشدند و اکنون نمایش آنها حتی در سطح چند سینما هم که باشد اتفاقی مثبت است که اگر تداوم داشته باشد و جا بیفتد، ما میتوانیم بگوییم که ایرادی ندارد که ما اولین قربانیان این طرح باشیم.
حسین قناعت کارگردان فیلم سینمایی « ماجراهای اینترنتی» درباره طرح اکران فرهنگی عنوان می کند: باید توجه داشت که سینما یک صنعت است. فیلمسازی که فیلم خاصی میسازد نباید انتظار داشته باشد که فیلمش در همه سینماها به نمایش درآید. اقتصاد در سینما از اهمیت زیادی برخوردار است. باید فیلمی ساخته شود که هزینههایش برگردد و یا حداقل به سالنهای سینما رونق دهد و مخاطب را به خود جذب کند.
او افزود: برخی از فیلمهایی که در طرح اکران فرهنگی جای میگیرند به دلایل مختلف مخاطب را جذب نمیکنند و این قضیه ربطی به نحوه اکران این فیلمها ندارد.
او افزود: درمورد فیلم « ماجراهای اینترنتی» فقط می توانم بگویم که از اینکه فیلمم سرانجام اکران شد خوشحال هستم.
علی ژکان کارگردان آثاری چون « عیسی می آید» و «سایه به سایه» که به تازگی یکی از آثارش به نام «چهره به چهره» در گروه اکران فرهنگی به نمایش عمومی درآمد، نگاه مثبتی نسبت به این طرح دارد. ژکان درباره طرح اکران فرهنگی اذعان می کند: از نظر من خود طرح اکران فرهنگی فکر بدی نیست اما این طرح به درستی اجرا نمیشود. تقلب در انجام این طرح به وفور دیده میشود.
او افزود: مثلا شکلی که برای سینمای فرهنگی درنظر گرفته شده این است که فیلم را در دو سانس از ساعت ۴ بعدازظهر به بعد اکران کنند در صورتی که عملا سینماداران فیلم را فقط یک سانس و آن هم در زمان مرده مانند ساعت ۱ ظهر که کسی به سینما نمیآید، اکران میکنند.
ژکان درباره عامل این بی قانونیها گفت: من فکر میکنم این بیقانونیها بیشتر از سمت سینماداران صورت میگیرد.
او هم چنین درباره رفع این مشکلات تصریح کرد: این طرح باید یک ضمانت اجرایی قوی داشته باشد. مثلا نماینده صنوف، نماینده وزارت ارشاد و یا نمایندگان ذیربط برای ایجاد ضمانت اجرای این طرح تلاش کنند تا از تقلب جلوگیری شود.
طرح اکران فرهنگی چناچه همانطور که عده ای از سینماگران معتقدند اگر تنها برای رفع تکلیف از سوی مدیریت سینمایی کشور به اجرا در آید هیچ حاصلی را به همراه نخواهد داشت. در این صورت این طرح با واکنش تدافعی از سوی سینماگران و مخاطبان جدی سینما رو برو خواهد شد و اعتبار اولیه تصور شده برای آن برای همیشه از دست خواهد رفت.
مدیریت سینمایی کشور باید با لحاظ کرن جنبه های مختلف این قضیه و توجه به پیامدهای تأثیر گذار تصمیماتش، راهکاری اجرایی تر و مثمرثمرتر برای اکران فیلم های فرهنگی در نظر بگیرد.