سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۱۵ مهر ۱۳۹۱ در ۸:۲۲ ب.ظ چاپ مطلب
نگاهی به یک فیلم/

چهره حقیقی و شایسته تحسین ارزش‌ها

چهره حقیقی و شایسته تحسین ارزش‌ها

فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» چهره واقعی و شایسته تحسین ارزش‌ها را نشان می‌دهد.

فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» چهره واقعی و شایسته تحسین ارزش‌ها را نشان می‌دهد.

سوره سینما: «بوسیدنِ روی ماه» فیلمی است درباره سهم ما از عاشقی! «بوسیدن روی ماه» دسترنج محبت و ایثار است. مزد صبر و تحملی عاشقانه است. تمنای عشق است روی صورتی که از عاشقی همچون ماه می درخشد، جلوه‌ای از خوشبختی و سعادت است که زیر پای مادران تبرک یافته است.

فیلم یک درامِ شخصیت‌محور است. در این فیلم کشمکش که محور اصلی درام است، نه در موانعی بیرونی بلکه بیشتر با موانعی در درون خود شخصیت معنا می یابد. اما نمی توان در شخصیتی همچون مادر آن هم مادر شهید این موانع را از نوع معایبی دید که معمولاً در نوع درام‌های شخصیت‌محور وجود دارد. بلکه این موانع به واسطه ‌برتری و تعالی علو درجات روحی شخصیت را با کشمکشی درونی مواجه می کند و او را وا می‌دارد که از حق خود چشم بپوشد و برای محبت به یکی از همتایان خود ایثار کند.

مگر چیزی ارزشمند تر از فرزند برای یک مادر وجود دارد که شایسته بخشش در راه عشق و محبت باشد. او یک بار پیکر زنده فرزند خود را بخشیده، حال چه باکی است که از پیکر بی جان او چشم بپوشد!

فیلم «بوسیدن روی ماه» حکایت مادری است که بعد از بیست سال پیکر فرزند شهید خود را که مفقودالجسد بود، تحویل می گیرد و تصمیم می گیرد برای دلخوشی دوست و همسایه خود – که او نیز مادر شهید مفقود‌الجسدی است – پیکر فرزندش را به او ببخشد تا درد‌ دل با پیکر فرزندش در آخرین لحظات عمر خود مامنی گرم برای دلتنگی اش باشد. مادری که در برابر احساس مادرانه ‌خود مقاومت می کند و به خاطر مادری دیگر چشم از فرزند خود می‌پوشد و فرزند خود را به جای فرزند آن مادر به او می‌بخشد.

فیلم با حال و هوای گرم و دلنشینی آغاز می‌شود. همه چیز مطابق سنت و فرهنگ ایرانی چیده شده و آن‌چنان فضاسازی خوب است که عطر و طعم چایی فروغ از مقابل پرده سینما احساس می‌شود. این فضاسازی حاصل تلاش مجموعه عوامل مختلفی است. معمولا فیلم‌هایی که چندان از جذابیت های قصه و موقعیت‌ها بهره‌مند نیستند، باید در فضاسازی و القای حال و هوای فیلم بسیار کامل باشند. بی‌انصافی است اگر به مجموعه عناصر‌ و عواملی که به القای درست فضاسازی کمک می‌کنند اشاره ‌نشود:

– طراحی صحنه در اغلب موارد با تحلیل و شناخت درست از عناصر فرهنگی و شخصیتی فیلمنامه به اجرا در آمده است.

– فیلمبرداری فیلم هر چند چندان خلاقانه نیست اما درست و منطقی انجام شده و در راستای منطق فیلمنامه است.

– بازیگران اصلی هر یک در نقش خود بسیار خوب عمل کرده و مشخص بود که شخصیت را درک کرده و با تحلیل و تمرین به مقابل دوربین رفته اند. شیرین یزدان بخش (مادر) را تئاتری‌ها خوب می شناسند اما نه بعنوان بازیگر بلکه او یک مخاطب ثابت و حرفه ای تئاتر بود که بازیگری را از طریق مشاهده و دقت در کار بازیگران آموخت. استاد و مربی نداشت و بالاخره توسط محسن عبدالوهاب کشف شد و جالب است که در اولین حضور موفق به گرفتن برترین جایزه ‌سینمایی ایران از جشنواره فجر شد. او در بین تئاتری ها معروف است به “خاله” و ارتباط گرم و صمیمی با مخاطبان و دانشجویان تئاتر برقرارمی کند!

– نیازی نیست که درباره صدابرداری فیلم در راستای فضا سازی توضیحی بیش از این داشت که ساسان نخعی صدابرادر موفق به کسب تندیس فجر شد.

به طور کلی تمام این موارد کمک می کرد تا مخاطب هر چه بیشتر به فضای فیلم و درک احساس و دغدغه شخصیت‌ها نزدیک شده و همراه با خنده ی آنها بخندد و با گریه آنها اشک بریزد. از این نظر فیلم نگاهی تاثیر گذار هم به خانواده شهدا و هم به جنگ دارد. همایون اسعدیان و منوچهر محمدی (تهیه کننده) باز هم با دست گذاشتن روی مفاهیم ارزشی ابعادی دیگر از این مقوله را به تصویر کشیدند و این بار با همان تفکر در جهت شکستن درک غلط و جزمی از مفاهیم ارزشی تلاش کردند تا با تقدس زدایی از برخی تقدس مآبی‌های کاذب چهره ای حقیقی و شایسته تحسین از مفاهیم ارزشی و شخصیت های آن ارائه دهند.

یکی از ایرادی که می‌توان بر فیلم وارد ساخت، کم‌رنگ‌شدن موضوع رویارویی نسل گذشته و نسل جدید و کشمکش آنها بر سر مسائل روز باشد. به گمان نگارنده در این مورد فیلم‌ساز کمی زود راضی شده وگرنه می‌توانست مسائل مهم و جدی را در خلال رابطه مادربزرگ و نوه اش مطرح سازد.

اما این کشمکش در جای دیگر میان دو شخصیت چنان خوب پیش رفت که از مرز اختلاف سلیقه خارج شد و دو نوع تفکر دیروز و امروز را در برابر هم قرار داد. حضور شخصیت آقای فیض (صابر ابر ) در راس کار که در یکی از ارزشی‌ترین جایگاه های سازمانی کشور یعنی بنیاد شهید بر مسند تکیه زده به خوبی نشان می‌دهد که مقاماتی که نه جنگ دیده و نه ارزش های جنگ و شهدا را درک کرده اند عنان امور را به دست گرفتند. فیض تصور می کند که همه چیز باید با قانون و مطابق منطق اداری پیش رود اما در برابر او آدم‌هایی هستند همچون آن مادر شهید که از روی احساس و اخلاص عمل می کنند.

کشمکش واقعی هم در بیرون و هم در درون شخصیت همین است. آیا باید گوش به راه حل عقلانی و اخلاقی بسپارد یا باید به ندای درون خود گوش دهد! «بوسیدن روی ماه» فیلمی قابل توجه و تاثیرگذار است که سبک و محتوای خاص خود را خوب فکر و اجرا کرده و هر چند اگر تماشاگر را بر جای خود میخکوب نمی‌کند اما چنان او را با خود همراه می‌سازد که موجب تاثر و تزکیه ‌او می‌شود.

منبع: سایت سینمای ما/ سعید نیکورزم