سوره سینما

پایگاه خبری-تحلیلی سینمای ایران و جهان

sourehcinema
تاریخ انتشار:۲۴ اسفند ۱۳۸۸ در ۹:۲۸ ب.ظ چاپ مطلب
یادداشتی درباره «شاعر زباله ها» ساخته محمد احمدي

ایده یا پرداخت؟ مسئله این است

ایده یا پرداخت؟ مسئله این است

سوره سینما: مشکل فیلمنامه های ایرانی هنوز پابر جاست. یک ایده خوب با پرداختی بد! شاعر زباله ها نمونه ای است از فیلمهایی که در سینمای کشورمان به وفور یافت می شود، فیلمهایی که ایده ی یک خطی خوبی دارند و به قولی تازه ، نو و مطرح نشده هستند اما با پرداخت بد، حیف و قلع و قمع شده اند

سوره سینما: مشکل فیلمنامه های ایرانی هنوز پابر جاست. یک ایده خوب با پرداختی بد! شاعر زباله ها نمونه ای است از فیلمهایی که در سینمای کشورمان به وفور یافت می شود، فیلمهایی که ایده ی یک خطی خوبی دارند و به قولی تازه ، نو و مطرح نشده هستند اما با پرداخت بد، حیف و قلع و قمع شده اند

شاعر زباله ها در تعریف تک خطی، داستان، ایده و طرح جذابی دارد. داستان کارگر شهرداری که از زباله های منطقه ای که مسئول جمع آوری آن است، کاغذ هایی را پیدا می کند که نشان از درونیات اشخاصی است که در منازل آن منطقه زندگی می کنند. کارگر شهرداری که متوجه وجود شاعری با توجه به درونیات آشغال های خانه ای شده است دوست دارد تا شعر بگوید….

ایده فیلم در پرداخت در همین نقطه متوقف می ماند، آن هم با توصیفات شاعرانه فیلمساز که البته تاثیر گرفته از فیلمنامه نویس اثر است. شاعرانگی فیلم در بخش دوم، بخش نخست فیلم که معرفی خط سیر داستانی اثر است را به هم می ریزد و در نگاهی دیگر آن را از کار افتاده می کند. تصاویر شاعرانه و نامأنوس فیلم از فصلی شروع می شود که شخصیت اصلی فیلم به دنبال زن مورد علاقه اش با نقش آفرینی لیلا حاتمی می رود تا بتواند آدرسی از او بیابد و در پلانی از این فصل فیلم است که وسط خیابان را به خاطر وی جارو کشیده و آن را تمیز می کند و لیلا حاتمی نیز از میان همین راه عبور می کند. تصاویر شاعرانه فیلم از قبیل این پلان ها به جنبه های دیگر اثر آسیب می رساند و کار را دو تیکه می کند و دنباله ماجرا، داستانی مطرح را نیمی واقعی و نیمی شاعرانه می کند.

حتی اگر بپذیریم که شاعر زباله ها فیلمی شاعرانه با ویژگی هایی غیر واقعی است با این حال داستان شاعرانه اثر نیز برای ما غیر قابل باور تعریف می شود، زیرا در فضای شاعرانه نیز باید عناصر باور پذیر ویژه درباره ی دنیای ساختگی نویسنده ساخته و پرداخته شود تا تماشاگر را با خود همراه سازد.

فیلمهای متاخر محسن مخملباف به عنوان نویسنده اصلی فیلم، تماما از فضاهای تقلبی شاعرانه ای برخوردارند که مورد علاقه فیلمساز است و تماشاگر با هیچ کدامشان ارتباط برقرار نمی کند. البته این نکته را باید از فضای داستانی شاعر زباله ها جدا کرد، زیرا شاعر زباله ها نسبت به فیلمهای ضعیف و غیر قابل قبول مخملباف دارای داستانی حداقل یکپارچه است که تماشاگر را با اینکه به داستان نزدیک نمی کند اما به هر حال با ایده داستانی، آن را تا انتهای فیلم با خود همراه می کند.