سوره سینما: در چشم باد یکی از پیچیده ترین پروژههای سریال سازی در تلویزیون است که برای ساخت آن هزینهی زیادی صرف شده است. این سریال دورانهای مختلف ایران با نگاهی موشکافانه نشان می دهد. در چشم باد در کنار بازگویی تاریخ مشخصی از این مرز و بوم، قصه ای پر تنش، عاشقانه و باورپذیر را برای مخاطب تعریف می کند
فیلم تاریخی خصوصا آن نوع که به وقایع و شخصیتهای تاریخی وفادار میماند و خط سیر داستانی و شخصیتهای اصلی را از تاریخ وام می گیرد،( به خصوص شخصیت ها و حوادثی که جنبه مذهبی دارند) به شدت به تحقیق قبل از نگارش در یک مرحله و تحقیق پیش از تولید در مرحلهی دیگر، متکی است. این امر دربارهی تاریخ انبیاء و اولیاء و شخصیتهایی که با معارف و اعتقادات دینی نسبت دارند، بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد.
آثاری که در گونهی تاریخی می گنجند، همواره چه در حیطهی فیلم و چه در حیطهی رمان مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است. تعداد این گروه از بینندگان آنقدر زیاد است که در برخی کشورها یک یا چند شبکه تلویزیونی بهصورت تخصصی و تماموقت برنامههایی در ارتباط با تاریخ پخش میکنند و درامهای تاریخی قسمت مهمی از این برنامهها را تشکیل میدهند. در کشور ما نیز علاقهمندان به سریالهای تاریخی فراواناند. فیلم سینمایی مصطفی عقاد که در ایران به محمد رسول الله(ص) مشهور است( با نام اصلی پیام) نشان از علاقه بینندگان ایرانی به درامهای تاریخی است. ولی تلویزیون در سالهای گذشته کمتر به این مسئله توجه نشان داده بود. بعد از پخش مجموعه موفق و تماشایی امامعلی(ع) در اواخر دهه ۱۳۷۰ و استقبال بینظیر بینندگان تلویزیونی، رویکرد صداوسیما به ساخت و پخش اینگونه آثار در داخل نیز بیشتر شد.
معمولا نوشتن از سریالی که هنوز پخش آن تمام نشده، مشکل است ولی در چشم باد از این امتیاز برخوردار است که به دلیل قدرت و قوت آن در حیطه کارگردانی و تا حدودی فیلمنامه و صداقت آن در نشان دادن ادوار مختلف تاریخی، میتوان در مورد آن قضاوت کرد. مسعود جعفری جوزانی کارگردان سریال در چشم باد فارغ التحصیل دانشگاه سانفرانسیسکو در رشتهی فیلمسازی است. جوزانی فیلم سازی را به صورت جدی با جادههای سرد آغاز کرد. سپس شیر سنگی، در مسیر تندباد، یک مرد یک خرس، دل و دشنه و بلوغ را مقابل دوربین برد. نگارش فیلمنامهی درچشم باد ۵ سال طول کشیده است اگرچه تحقیق و پژوهش جوزانی از اوایل سال ۱۳۸۰ شروع شده است. جوزانی برای نگارش فیلم نامه کتابهای تاریخی و بسیاری مطالعه کرده است که گویا تعداد آن در حدود ۱۳۸ کتاب است. کارگردان این سریال در تمامی آثارش گوشه ای از تاریخ و فرهنگ ملت ایران به چشم میخورد. این سریال بخش مهمی از وقایع تاریخ معاصر ایران، از نهضت میرزا کوچک خان جنگلی تا فتح خرمشهر در سال را به تصویر کشیده است و در دل آن قصه و رویدادهای تلخ و شیرین زندگی خانواده ای ایرانی را روایت میکند.
در چشم باد یکی از پیچیدهترین پروژههای سریال سازی در تلویزیون است که برای ساخت آن هزینهی زیادی صرف شده است. این سریال دورانهای مختلف ایران با نگاهی موشکافانه نشان می دهد. در چشم باد در کنار بازگویی تاریخ مشخصی از این مرز و بوم، قصه ای پر تنش، عاشقانه و باور پذیر را برای مخاطب تعریف می کند. این مجموعه در شهرهای ماسوله، فیروزکوه و رباط کریم، شهرکهای سینمایی غزالی و دفاع مقدس و شهرهای دیگر مانند اصفهان، شیراز، خرمشهر و شمال کشور فیلم برداری شده است. در این سریال بازیگران برجسته ای هم چون پارسا پیروزفر، کامبیز دیرباز، اکبر عبدی، رضا شفیعی جم، لاله اسکندری، سعید راد و…به نقشها جان بخشیده اند.
مهمترین نکته قابل توجه در این سریال صداقت آن در پرداختن به رویدادهای تاریخی است. نخستین نکته قابل تامل در چشم باد اطلاعات دقیق تاریخی آن است که به قدرت و قابلیتهای سریال افزوده است. کارگردان علاوه بر پرداختن به نمایشهای اصیل ایرانی، گاهی اوقات از موسیقیهای تاثیرگذار و سنتی در دل داستان سریالش گنجانده است. ما در سریال شاهد میزانسنهای زیبا و استفاده ی درست کارگردان از لوکیشنهایی که انتخاب کرده است، هستیم. دیالوگها بسیار قوی و منسجم هستند و ارتباط خوبی با زندگی اجتماعی مردم و درام داستان که سراسر عشق و جدایی است دارد. فیلمبرداری این سریال بیشترین کمکی که به این سریال کرده است، این بوده که مخاطب را از کسل شدن( به دلیل ریتم کند سریال) نجات داده است.
سریالهای تاریخی مذهبی ساخته شده در سالهای گذشته اشتراکهایی با هم دارند. کارگردان فیلمنامه سریال را می نویسد و یا در نوشتن آن همکاری دارد. شیوه فیلمبرداری این سریالها بسیار به هم شبیه است و اکثرا به سبک کلاسیک فیلمبرداری می شوند تا ساختار تصویر اثر هم از متانت خاصی نزدیک به محتوای اثر برخوردار باشد. استفاده از بازیگران سینما وجه مشابه دیگر این سریالها است که البته در بیشتر این سریال ها انتخاب بازیگران منطقی بوده است بای نمونه انتخاب سعید راد و نیز بازی او در نقش رضا شاه نشان از انتخاب درست بازیگران و هدایت آنها در نزدیک شدن به نقششان دارد.
زاویه دید کارگردان نسبت به به مسائل سیاسی و اجتماعی ادوار مورد نظر این سریال، درخور توجه است ولی در به تصویر کشیدن آن کاستی هایی دیده می شود. در چشم باد اکثر اطلاعاتش را از طریق کنش های دراماتیک، و نه به صورت مستقیم، بیان می کند. این درهم تنیدگی و پیچش های داستانی سبب شده است که با اثری سرشار از کشمکش روبهرو باشیم. میزانسن های طولانی و حساب شده، ایجاز در دیالوگها و اجتناب از حاشیه های دست و پاگیر، استفاده از لوکیشن های خارجی و هدایت بازیگران جوان در کنار بازیگران کهنهکار و قدیمی جلوهای زیبا و ماندگار به این اثر داده است. از موارد دیگری که در این سریال جلب توجه می کند، این است که در ساخت یک اثر تاریخی توجه به طراحی صحنه بسیار اهمیت دارد، به عبارتی بدون یک دگور باورپذیر نمی توان یک اثر سینمایی و تاریخی خلق کرد، در این سریال در عین حال که توجه زیادی به آن شده است ولی باز هم ضعف هایی همچون نبود وسایل نقلیه سالهای ۱۳۲۰ دیده می شود. ولی توجه بیش از حد و تا حدودی قابل قبول جوزانی به رخدادهای تاریخی و وافادار ماندن به آنها باعث شده که در برخی قسمت ها و سکانس ها، فیلمنامه دچار کمبودهای اساسی شود و در برخی از سکانس ها هم سریال از وارد شدن به درون شخصیتها اجتناب می کند و از پیچیدگی روایی لازم برخوردار نیست.
کارگردانی این سریال از بسیاری لحاظ پدیدهای مبارک در حیطهی سریالسازی و تلویزیون به شمار می آید. همچنان که در ابتدا گفتیم که در چشم باد از این امتیاز برخوردار است که روایتی صادقانه و جزء به جزء را به مخاطب نشان می دهد ولی همین نگاه جزئی سریال لطمه ی شدیدی به ریتم آن زده است. موردی که به نظر می آید اساسیترین ضعف این سریال باشد، ریتم بسیار کند در چشم باد است. هر چند برای چنین آثاری که در شاخه آثار تاریخی میگنجند این امر طبیعی است ولی به دلیل اینکه این سریال مخاطبان تلویزیونی را نشانه گرفته است طولانی شدن آن بسیار آزار دهنده است. اگرچه این سریال نتوانسته است به حد و اندازه های سریالهایی همچون امام علی و یا روزگار قریب برسد، ولی میتوان به خاطر زحمات فراوانی که برای این سریال شده است و به خصوص تلاش به یاد ماندنی جوزانی و نیز شایستگی در چشم باد در مقابل سریالهای خامی که این روزها از تلویزیون پخش میشود، باید از ساخت چنین سریالی خشنود بود.
ریبوار غلامعلی